loading...
raysaz
شرکت رایساز بازدید : 1811 یکشنبه 07 آذر 1389 نظرات (2)

کنسرت همایون شجریان و گروه "همنوازان حصار" به سرپرستی و آهنگسازی علی قمصری در تاریخ سه‌شنبه ۹ و چهارشنبه ۱۰ آذر ۸۹ در دو سانس ۱۸:۳۰ و ۲۱ و در "شیراز" ، تالار حافظ برگزار خواهد شد.
همنوازان این گروه عبارتند از علی قمصری (آهنگساز و نوازنده تار)، سهراب پورناظری (کمانچه)، سامان صمیمی (کمانچه)، نگار خارکن (کمانچه آلتو)، مصباح قمصری (بم کمان)، علی اصغرعربشاهی (تار)، نوشین پاسدار(عود)، حسین رضایی نیا (دف)، همایون نصیری (دمام و سازهای کوبه‌ای) و آیین مشکاتیان (تنبک و کوزه).
فروش بلیت از طریق سایت www.shajarianconcert.com از ساعت ۱۰ صبح روز یکشنبه ۷ آذر آغاز می‌گردد.

شرکت رایساز بازدید : 807 شنبه 29 آبان 1389 نظرات (0)

به اطلاع دوستداران موسیقی می رساند که کنسرت "افسانه شو "که قرار بود در تاریخ ۴ و ۵ آذر ماه در تالار وحدت برگزار

گردد به علت کسالت نوازنده سیتار استاد شجاعت حسین خان لغو گردید

شرکت رایساز بازدید : 1040 سه شنبه 25 آبان 1389 نظرات (0)

 

کنسرت  موسیقی "افسانه شو" به سرپرستی تهمورس  پورناظری در تاریخ ۴ و ۵ آذر ماه ساعت ۲۱ در تالار وحدت اجرا خواهد شد. علاقمندان برای تهیه بلیت می توانند از تاریخ ۲۵ آبان ماه ساعت ۱۰ از طریق سایت سی گذر اقدام به خریداری بلیت نمایند و یا با شماره تلفن های 7-88727046 تماس حاصل فرمایند 

 

شرکت رایساز بازدید : 2427 یکشنبه 23 آبان 1389 نظرات (1)

کنسرت گروه سون در تاریخ ۱۱ و ۱۲ آذر ماه در سالن اصلی اریکه ایرانیان اجراخواهد شد
علاقمندان می توانند جهت تهیه بلیت با شماره تلفن های ۷-۸۸۷۲۷۰۴۶ تماس حاصل فرمایند
زمان اجرا:
پنج شنبه ۱۱ آذر ماه: ساعت ۲۰:۰۰
جمعه ۱۲ آذر ماه: سانس اول ساعت ۱۹:۰۰, سانس دوم ساعت: ۲۱:۳۰
قیمت بلیت ها جهت رزرو :
تیپ طلای ۱: ۷۰.۰۰۰ تومان
تیپ طلای ۲: ۶۰.۰۰۰ تومان
تیپ طلای ۳: ۵۰.۰۰۰ تومان
تیپ نقره ای: ۴۰.۰۰۰ تومان
تیپ برنز: ۳۰.۰۰۰ تومان

شرکت رایساز بازدید : 1176 شنبه 22 آبان 1389 نظرات (0)

کنسرت شب شومان به سرپرستی پانیذ فریوسفی در تاریخ 8آذرماه ، ساعت 21 در تالار وحدت اجرا خواهد شد. هنردوستان عزیز جهت تهیه ی بلیت می توانند به سایت سی گذر (www.sigozar.com ) مراجعه کنند و یا با شماره تلفن های 47-88727046 تماس حاصل نمایند.

اعضای گروه:

پانیذ فریوسفی : ویولن

آرام طالالیان : ویولنسل

لیلیت مختیاریان : ویولن آلتو

جولیتا وارطانیان : پیانو

قطعات اجرایی برنامه:

کوارتت زهی وکویینتت پیانو      اثر  روبرت شومان
شرکت رایساز بازدید : 1438 چهارشنبه 19 آبان 1389 نظرات (0)

کنسرت موسیقی گروه کر آوازی تهران به سرپرستی میلاد عمرانلو در تاریخ 28و29 آبان ماه، ساعت 21 در تالار وحدت اجرا خواهد شد. علاقمندان جهت تهیه ی بلیت می توانند به سایت سی گذر (www.sigozar.com ) مراجعه کنند و یا با شماره تلفن های 47-88727046 تماس حاصل نمایند.

شرکت رایساز بازدید : 1404 چهارشنبه 19 آبان 1389 نظرات (0)

کنسرت موسیقی گروه ایجاز به سرپرستی هومن غفاری در تاریخ  26 و 27 آبان ماه ، ساعت 21 در  تالار وحدت اجرا خواهد شد. علاقمندان جهت تهیه ی بلیت می توانند به سایت سی گذر (www.sigozar.com ) مراجعه کنند و یا با شماره تلفن های 47-88727046 تماس حاصل نمایند.

شرکت رایساز بازدید : 871 شنبه 15 آبان 1389 نظرات (0)

شرکت رایساز، درگذشت «اولین باغچه بان» از بنیانگذاران اپرای ایران را به همه ی هنردوستان عزیز تسلیت می گوید. اولین باغچه بان، بعدازظهر روز یکشنبه ، نهم آبان ماه در سن ۸۲ سالگی در ترکیه درگذشت ایشان متولد۱۳۰۷ و همسر مرحوم ثمین باغچه بان بود و در طول زندگی هنری خود شاگردان زیادی را تربیت کرد.

 

شرکت رایساز بازدید : 983 شنبه 15 آبان 1389 نظرات (0)

در پی استقبال از کنسرت همایون شجریان و گروه "همنوازان حصار" و درخواستهای مکرر علاقمندان جهت تمدید کنسرت، با همیاری مدیریت محترم تالار وحدت، این کنسرت در تاریخ‌های ۱۸ و ۱۹ آبان ماه تمدید شد.فروش بلیت از طریق سایت www.shajarianconcert.com  از ساعت 10 صبح روز یکشنبه ۱۶ آبان آغاز می گردد. علاقمندان به تهیه ی اینترنتی بلیت کنسرت، با مراجعه به سایت www.shajarianconcert.com  نسبت به عضویت و یا تکمیل و تصحیح اطلاعات قبلی خود اقدام نمایند و یا با شماره تماس های 88727046 و 88727047 تماس حاصل نمایند. پرداخت وجوه بلیت‌ها توسط کلیه کارتهای بانکی عضو شتاب که رمز دوم یا اینترنتی آنها در دستگاه های خودپرداز بانک صادر کننده فعال گردیده امکان پذیر می باشد. بلیت‌ها به صورت الکترونیکی صادر خواهند شد و خریدار با دانلود و پرینت قادر به ورود به سالن خواهد بود.

شرکت رایساز بازدید : 1057 شنبه 15 آبان 1389 نظرات (0)

حضور صمیمانه­ ی استاد بزرگ، محمدرضا شجریان و چهره های محبوبی همچون آقایان محمد اصفهانی و داود رشیدی، خانم ها پانته آ بهرام و لیلی رشیدی به فضای کنسرت شور و حال خاصی داده بود. در این کنسرت، بخش‌هایی از آلبوم «آب، نان، آواز» و «نقش خیال» با تنظیمی متفاوت از آلبوم‌های اصلی اجرا گردید. در پایان کنسرت، تصنیف «مرغ سحر» ساخته‌ی زنده‌یاد نی‌داوود توسط گروه همنوازان حصار با تنظیم و اجرایی متفاوت خوانده شد.

 

شرکت رایساز بازدید : 453 چهارشنبه 12 آبان 1389 نظرات (0)

کنسرت گروه ریزار به سرپرستی محمدرضا گلزار در تاریخ 17 و 18 آبان ماه ۱۳۸۹، ساعت  30: 21در سالن همایش‌های برج میلاد تهران اجرا خواهد شد. در این کنسرت مازیار فلاحی و روزبه نعمت اللهی قطعات محبوبشان را برای هوادارانشان اجرا می کنند در ضمن قرار است قطعات جدیدی از این گروه نیز برای اولین بار در این کنسرت اجرا گردد. علاقمندان می توانند با مراجعه به سایت سی گذر اقدام به خرید بلیت نمایند و یا با شماره های 47-88727046 تماس حاصل نمایند.

.

شرکت رایساز بازدید : 384 سه شنبه 11 آبان 1389 نظرات (0)

آقای مهندس رفيعي: احتمالا كنسرت تالار وحدت تمديد مي‌شود

مدير برنامه‌هاي «همايون شجريان» از تمام‌شدن بليت‌هاي كنسرت او به همراه گروه «همنوازان حصار» در تالار «وحدت» خبر داد. محمد علي رفيعي، بيان كرد: تمام بليت‌ها، روز شنبه كه اولين روز فروش بليت بود به پايان رسيد.
وي توضيح داد: احتمال تمديد اين كنسرت وجود دارد و ممكن است براي يك يا نهايتا دوشب ديگر كنسرت تمديد شود.
همايون شجريان به همراه گروه «همنوازان‌ حصار» در روزهاي 12، 13 و 14 در تالار وحدت كنسرت اجرا مي‌كند.
همنوازان اين گروه عبارتند از علي قمصري (آهنگساز و نوازنده تار)، سهراب پورناظري (کمانچه)، سامان صميمي (کمانچه)، نگار خارکن (کمانچه آلتو)، مصباح قمصري (بم کمان)، علي اصغرعربشاهي (تار)، نوشين پاسدار(عود)، حسين رضايي نيا (دف)، همايون نصيري (دمام و سازهاي کوبه‌اي) و آيين مشکاتيان (تنبک و کوزه) .
اين برنامه شامل قسمت‌هايي از آلبوم‌هاي «نقش خيال» و «آب، نان، آواز» است که قبلاً در فروردين و ارديبهشت 89، مرکز همايش هاي برج ميلاد و حوزه هنري و در اسفندماه 88 ، شهر قزوين به اجرا در آمده است.

 منبع : موسیقی ما

شرکت رایساز بازدید : 623 سه شنبه 11 آبان 1389 نظرات (0)

 

کنسرت موسیقی ارکستر سمفونیک تهران به سرپرستی نادر مرتضی پور در تاریخ ۲۰ و ۲۱ آبان ماه ۱۳۸۹، ساعت 21 در تالار وحدت اجرا خواهد شد.

علاقمندان جهت تهیه بلیت به سایت سی ­گذر( www.sigozar.com ) مراجعه کنند و یا با شماره های 7-88727046 تماس حاصل فرمایند.

قطعات اجرایی برنامه :

1-      محمد رسول الله /موریس ژاژ

2-      بومی وار شرکو /ثمین باغچه بان

3-      بیژن و منیژه شماره 22 / شادی دختران ایرانی /حسین دهلوی

4-      نغمه خراسانی /ارسلان کامکار

(تنفس)

5-      سمفونی شماره 5 دومینور / لودویک وان بتهوون

شرکت رایساز بازدید : 416 چهارشنبه 05 آبان 1389 نظرات (0)

به‌دنبال استقبال از كنسرت گروه همنوازان حصار به خوانندگی همایون شجریان در فروردین ماه، این گروه همان برنامه را از 12 تا 14 آبان ماه در تالار وحدت به صحنه می‌برد. همنوازان حصار با ترکیب علی قمصری به عنوان آهنگساز و نوازنده تار، سهراب پورناظری نوازنده کمانچه، مصباح قمصری نوازنده کمانچه باس، نگار خارکن نوازنده کمانچه آلتو، علی اصغرعربشاهی تار، نوشین پاسدار نوازنده عود، حسین رضایی نیا نوازنده دف، همایون نصیری نوازنده دمام و سازهای کوبه‌ای و آیین مشکاتیان نوازنده تنبک و کوزه در این كنسرت سه روزه صدای همایون شجریان را همراهی می كنند. مقدمه دشتی به همراه آوازهای «بی‌دل و بی‌زبان» و «صنما»، چهار مضراب، تصنیف «خاکدان عشق»، مقدمه نوا ...  و تصنیف «شهر به شهر» از آلبوم «نقش خیال» اجرا خواهند شد. همچنین تصنیف «در عاشقی»، تکنوازی تار، تصنیف «آب، نان، آواز»، ساز و آواز شوشتری، «به‌جان تو»، ساز و آواز «گناه عشق» و «هوای گریه» از آلبوم «آب، نان، آواز» نیز جزو برنامه این کنسرت است.

 

شرکت رایساز بازدید : 7860 یکشنبه 02 آبان 1389 نظرات (0)

راست پنجگاه

آهنگساز : محمدرضا لطفی

دستگاه : سه گاه

اجرا : 1355

انتشار : 1377

…………………………………………………………………………….

آواز : چاه زنخدان                 شعر : حافظ                

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد                  عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

جلوه ای کرد رخش دید ملک عشق نداشت      عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد

جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت           دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد

دیگران قرعه قسمت همه بر عشق زدند           دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز               دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

عقل می خواست کز آن شعله چراغ افروزد         برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد

عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است         چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد

امشب ز غمت میان خون خواهم خفت              وز بستر عافیت برون خواهم خفت

باور نکنی خیال خود را بفرست                        تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت

…………………………………………………………………………….

آواز : بت چین                 شعر : علی اکبر شیدا

ای مه من ای بت چین ای صنم            لاله رخ و زهره جبین ای صنم

تا به تو دادم دل و دین ای صنم             بر همه کس گشته یقین ای صنم

من ز تو دوری نتوانم دیگر                   وز تو صبوری نتوانم دیگر

هر که تو را دید ز خود دل برید              رفته ز خود تا که رخت را بدید

تیر غمت چون به دل من رسید               همچو بگفتم که همه کس شنید

من ز تو دوری نتوانم دیگر                    وز تو صبوری نتوانم دیگر

ای نفس قدس تو احیای من                  چون تویی امروز مسیحای من

حالت جمعی تو پریشان کنی                  وای به حال دل شیدای من

من ز تو دوری نتوانم دیگر                    وز تو صبوری نتوانم دیگر

…………………………………………………………………………….

آواز :                   شعر : نظامی گنجوی                

یارب به خدائی خدائیت                وانگه به کمال کبریائیت

از عمر من آنچه هست بر جای       بستان و به عمر لیلی افزای

پرورده عشق شد سرشتم              بی عشق مباد سرنوشتم

…………………………………………………………………………….

آواز : صلای عشق                   شعر : عطار نیشابوری                

دلا یکدم رها کن آب و گل را           صلای عشق در ده اهل دل را

ز نور عشق شمع جان بر افروز           رموز عشق از جانان بیاموز

چو داوود آیت سرگشتگان خوان          زبور بر آشفتگان خوان

شرکت رایساز بازدید : 12098 یکشنبه 02 آبان 1389 نظرات (0)

رسوای دل

آهنگساز : داریوش پیر نیاکان، مرتضی محجوبی و علی اکبر شیدا

دستگاه : سه گاه

اجرا : 1375

انتشار : 1376

…………………………………………………………………………….

آواز : شب فراق                 شعر : سعدی                

جزای آن که نگفتیم شکر روز وصال        شب فراق نخفتیم لا جرم ز خیال

دگر به گوش فراموش اهل سنگین دل      پیام ما که رساند مگر نسیم شمال

تو بر کنار فراتی ندانی این معنی             به راه بادیه دارند قدر آب زلال

اگر مراد نصیحت کنان ما این است           که ترک دوست بگوئیم، تصوری است محال

به خاک پای تو دادم که تا سرم نرود        که سر بدر نرود همچنان امید وصال

حدیث عشق چه حاجت که بر زبان آریم     به آب دیده خونین نوشته صورت حال

سخن دراز کشیدیم و همچنان باقی است    که ذکر دوست نیارد به هیچ گونه ملال

به ناله کار میسر نمی شود سعدی             ولیک ناله بیچارگان خوش است، بنال

…………………………………………………………………………….

آواز : رسوای دل                 شعر : رهی معیری                

من از روز ازل، دیوانه بودم، دیوانه روی تو، سرگشته کوی تو/ سرخوش از باده مستانه بودم، در عشق و مستی، افسانه بودم

نالان از تو شد چنگ و عود من/ تار موی تو، تار و پود من

بی باده مدهوش، ساغر نوشم، ز چشمه نوش تو/ مستی دهد ما را، گل رخسارا، بهار آغوش تو

چو به ما نگری، غم دل ببری، کز باده نوشین تری/ سوزم همچون گل، از سودای دل؛ دل، رسوای تو، من رسوای دل

گرچه به خاک و خون، کشیدی مرا، روزی که دیدی مرا/ باز آ که در شام غمم، صبح امیدی مرا

…………………………………………………………………………….

آواز : بی پا و سر                   شعر : عطار نیشابوری                

بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمی دانم       که شادی در همه عالم از این خوشتر نمی دانم

گر از عشقت برون آیم به ما و من فرون آیم        ولیکن ما و من گفتن به عشقت در نمی دانم

ز بس کندر ره عشق تو از پای آمدم تا سر           چنان بی پا و سر گشتم که پای از سر نمی دانم

به هر راهی که دانستم فرو رفتم به بوی تو         کنون عاجز فرو ماندم رهی دیگر نمی دانم

دلی کاو بود همدردم، چنان گم گشت در دلبر        که بسیاری نظر کردم، دل از دلبر نمی دانم

…………………………………………………………………………….

آواز : تار زلف                   شعر : علی اکبر شیدا                

از بس به تار زلف، دلها گرفته منزل         دل را کجا بجویم، یک زلف و این همه دل

سرو روانم، آرام جانم، من بی تو نمانم       بیا حبیبم، بیا شیرینم، بیا شمع محفلم

آه ای هستی من شور مستی من             برچین اشک مرا برچین

…………………………………………………………………………….

آواز : غم دل                   شعر : علی اکبر شیدا                

از غم عشق تو ای صنم روز و شب ناله ها می کنم من                     آیین وفا و مهربانی در شهر شما مگر نباشد-حبیبم

وز قد و قامتت هر زمان صد قیامت به پا می کنم من                        سر کوی تو تا چند آیم و شم، ز وصلت بینوا چند آیم و شم

دست بر زلف تو می زنم- ای جانم- روز خود را سیه می برد دلربا یار     سر کویت برای دیدن تو، نترسی از خدا چند آیم و شم

گر به فلک می رسد آه من از غمت، چشم تو دل می برد دلربا یار          صبر بر جور تو می کنم من

با من شیدا نشین، حال نزارم ببین                                               روز خود را سیه می کنم من

بیش از این بد مکن فتنه به کارم مکن، بی وفا یار                            عمر خود را تبه می کنم من

…………………………………………………………………………….

آواز : دل شیدا                   شعر : بابا طاهر، جامی و علی اکبر شیدا                

تو دوری از برم دل برم نیست               هوای دیگری اندر سرم نیست

به جان دلبرم کز هر دو عالم                 تمنای دگر جز دلبرم نیست

آرام جانم، سرو روانم، من بی تو نمانم

بیا ای نازنین، بیا ای مه جبین، دردت به جانم

از غم عشقت، دل شیدا شکست             شیشه می در شب یلدا شکست

از بس که زدم ریگ بیابان به کف          خار مغیلان همه در پا شکست

 

شرکت رایساز بازدید : 18355 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)

عشق داند

آهنگساز : محمدرضا لطفی

دستگاه : ابوعطا

اجرا : 1359

انتشار : 1376

…………………………………………………………………………….

   آواز : عشق داند                 شعر : حافظ                

در نظر بازی ما بی خبران حیرانند           من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند

عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی              عشق داند که در این دایره سرگردانند

جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست          ماه و خورشید همین آینه می گردانند

عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا        ما عهمه بنده و این قوم خداوندانند

مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم         آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند

وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد           که در آن آینه صاحب نظران حیرانند

لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ       عشقبازان چنین مستحق هجرانند

مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار                 ور نه مستوری مستی همه کس نتوانند

گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد            عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند

زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد         دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند

گر شوند آگه از اندیشه ما مغبچگان           بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند

…………………………………………………………………………….

   آواز :                 شعر : بابا طاهر                

به کشت خاطرم جز غم نروید           به باغم جز گل ماتم نروید

به صحرای دل بی حاصل مو            گیاه نامیدی هم نروید

به دشت افتاده مجنون زار و دلتنگ     چو سیل آورده چوبی در بن سنگ

به شب از آتش آه شرربار                نمایان بود در دامان کهسار

غم عشقت بیابون پرورم کرد            هوای وقت بی بال و پرم کرد

به مو گفتی صبوری کن صبوری        صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد

به روی ذلبری گر مایل استم            مکن منعم گرفتار دل استم

خدا را ساربون آهسته می ران            که مو وامانده این قافل استم

عزیزا کاسه چشمم سرایت                 میون هر دو چشمم جای پایت

از او ترسم که غافل پا نهی باز            نشینه خار مژگونم به پایت

تو دوری از برم دل در برم نیست         هوای دیگری هم در سرم نیست

به جان دلبرم کز هر دو عالم               تمنای دگر جز دلبرم نیست

…………………………………………………………………………….

   آواز :بهار دلکش                 شعر : عارف قزوینی                

بهار دلکش رسید و دل به جان نباشد            از آن که دلبر دمی به فکر ما نباشد

در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن              که جنگ و کین با من حزین روا نباشد

صبحدم بلبل بر درخت گل خنده می گفت       نازنینان را مه جبینان را وفا نباشد

اگر که با این دل حزین تو عهد بستی       عزیز من با رقیب من چرا نشستی

                         چرا دلم را عزیز من غاز کینه خستی

بیا در برم از وفا یک شب، ای مه نخشب    تازه کن عهدی که بر شکستی

شرکت رایساز بازدید : 9521 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (1)

راز دل

آهنگساز : فرامرز پایور

دستگاه : دشتی

اجرا : 1358

انتشار : 1359

…………………………………………………………………………….

   آواز : چشم انتظار                 شعر : امیرهوشنگ ابتهاج                

نه لب گشایدم از گل، نه دل کشد به نبید        چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسید

نشان داغ دل ما است لاله ای که شکفت         به سوگواری زلف تو این بنفشه دمید

به یاد زلف نگونسار شاهدان چمن                 ببین در آینه جویبار، گریه بید

بیا که خاک رهت لاله زار خواهد شد              ز بس که خون دل از چشم انتظار چکید

به دور ما که همه خون دل به ساغرهاست       ز چشم ساقی غمگین که بوسه خواهد چید

چه جای من که در این روزگار بی فریاد           ز دست جور تو ناهید بر فلک نالید

از این چراغ توام چشم روشنایی نیست             که کس ز آتش بیداد غیر دود ندید

گذشت عمر و به دل عشوه می خریم هنوز        که هست در پی شام سیاه صبح سپید

که راست سایه در این فتنه ها امید امان            شد آن زمان که دلی بود در پناه امید

صفای آینه خواجه بین کز این دم سرد              نشد مکدر و بر آه عاشقان بخشید

…………………………………………………………………………….

   آواز : راز دل                شعر : عارف قزوینی                

گریه را به مستی بهانه کردم، شکوه ها ز دست زمانه کردم        آستین چو از دیده بر گرفتم، سیل خون به دامان روانه کردم

ناله دروغین اثر ندارد، مرده بهتر زان کاو هنر ندارد                  شام ما چو از پی سحر ندارد، گریه تا سحر گه من عاشقانه کردم

راز دل همان به نهفته ماند، گفتنش چو نتوان گفت نگفته ماند     فتنه بهتر یک چند خفته ماند، گنج غم بر دل خزانه کردم

باغبان چه گویم به ما چه ها کرد، کینه های دیرینه برملا کرد     دست ما ز دامان گل جدا کرد، تا به شاخ گل یکدم آشیانه کردم

…………………………………………………………………………….

   آواز : بهار غم انگیز                 شعر : امیرهوشنگ ابتهاج

بهارا بنگر این خاک بلاخیز              که شد هر خاربن چون دشنه خون ریز

بهارا بنگر این صحرای غمناک          که هر سو کشته ای افتاده بر خاک

بهارا بنگر این کوه و در و دشت          که از خون جوانان لاله گون گشت

بهارا دامن افشان کن ز گلبن             مزار کشتگان را غرق گل کن

…………………………………………………………………………….

   آواز : از خون جوانان                 شعر : عارف قزوینی                

هنگام می و فصل گل و گشت چمن شد        دربار بهاری تهی از راغ و زغن شد

از ابر کرم خطه ری رشک ختن شد               دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد

چه کج رفتاری ای چرخ، چه بدکرداری ای چرخ    سر کین داری ای چرخ، نه دین داری، نه آیین داری ای چرخ

از خون جوانان وطن لاله دمیده                    از ماتم سرو قدشان سرو خمیده

در سایه گل بلبل از این غصه خزیده              گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

از اشک همه روی زمین زیر و زبر کن             مشتی گرت از خاک وطن هست به سر کن

غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن                    اندر جلو تیر عدو سینه سپر کن

شرکت رایساز بازدید : 4483 شنبه 01 آبان 1389 نظرات (0)

انتظار دل

آهنگساز : فرامرز پایور

دستگاه : افشاری، شور و سه گاه

اجرا : 1358

انتشار : 1359

…………………………………………………………………………….

  آواز : ملکا                       شعر : سنایی                

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی         نروم جز به همان ره که توام راهنمایی

همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم       همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

تو حکیمی، تو عظیمی، تو کریمی، تو رحیمی   تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی

بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی        بری از بیم و امیدی بری از عیب و خطایی

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی      نتوان شبه تو جستن که تو در وهم نیایی

…………………………………………………………………………….

   آواز : بلبل نالان                شعر : حافظ                

بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت             واندر آن برگ و نوا خوش ناله های زار داشت

گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست       گفت ما را جلوه معشوق بر این کار داشت

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض             پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت

در نمی گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست             خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت

خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم          کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت

گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن                 شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت

وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر       ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت

…………………………………………………………………………….

   آواز : انتظار دل                 شعر : عارف قزوینی

از کفم رها- جان- ش قرار دل                نیست و دست من- خدا- اختیار دل

دل به هر کجا- جانم- رفت و برنگشت      دیده شد سپید- خدا- ز انتظار دل

خون دل بریخت- جانم- از دو چشم من     خوش دلم از این- خدا- انتظار دل

بعد از این ضرر- جانم- ابلهم اگر               خم کنم کمر- خدا- زیر بار دل

…………………………………………………………………………….

   آواز : حکایت دل                 شعر : حافظ                

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند...

{برای ادامه مطلب رجوع کنید به آلبوم ساز قصه گو}

شرکت رایساز بازدید : 415 چهارشنبه 28 مهر 1389 نظرات (0)

همایون مثنوی

آهنگساز : منصور صارمی

دستگاه : مرکب خوانی

اجرا : 1362

انتشار : 1374

…………………………………………………………………………….

آواز : سودای خیال                 شعر : عراقی                

بود آیا که خرامان ز درم بازآیی                    گره از کار فروبسته ما بگشایی

نظری کن که به جان آمدم از دلتنگی             گذری کن که خیالی شدم از تنهایی

گفته بودی که بیایم چو به جان آیی تو            من به جان آمدم اینک تو چرا می نایی

بس سودای سر زلف تو پختم به خیال             عاقبت چون سر زلف تو شدم سودایی

همه عالم به تو می بینم و این نیست عجب       به که بینم که تویی چشم مرا بینایی

پیش از این گر دگری در دل من می گنجد        وین عجب تر که تو خود روی به کس ننمایی

گفتی از لب بدهم کام عراقی روزی                 وقت آن است که آن وعده وفا فرمایی       

…………………………………………………………………………….

آواز : دل آرزومند                 شعر : عراقی

بیا که بی تو به جان آمدم ز تنهایی              نمانده مرا صبر و بیش از این شکیبایی

بیا که جان مرا بی تو نیست برگ حیات         بیا که چشم مرا بی تو نیست بینایی

ز بس که بر سر کوی تو ناله ها کردم            بسوخت بر من مسکین دل تماشایی

ز چهره پرده برانداز تا سر اندازی                  روان فشاند بر روی تو ز شیدایی

…………………………………………………………………………….

آواز : محنت سرا                شعر : عراقی                

دلی دارم چه دل محنت سرایی          که در وی خوشدلی را نیست جایی

دل مسکین چرا غمگین نباشد           که در عالم نیابد دلربایی

چگونه غرق خونابه نباشم؟                که دستم می نگیرد آشنایی

بمیرد دل چو دلداری نبیند                 بکاهد جان چو نبود جانفزایی

بنالم بلبل آسا چون نیابم                    ز باغ دلبران بوی وفایی

فتادم باز در وادی خونخوار                  نمی بینم رهی را رهنمایی

نه دل را درتحیر پای بندی                  نه جان را جز تمنا دلگشایی

در این وادی فرو شد کاروانها                که کس نشنید آواز درایی

در این ره هر نفس صد خون بریزد          نیارد خواستن کس خونبهایی

دل من چشم می دارد کزین ره               بیابد بهر چشمش توتیایی

…………………………………………………………………………….

آواز : دلدارم تو باشی                 شعر : عراقی

چه خوش باشد که دلدارم تو باشی         ندیم و مونس و یارم تو باشی

دل پر درد را درمان تو سازی             شفای جان بیمارم تو باشی

اگر جمله جهانم خصم گردند               نترسم چون نگهدارم توباشی

همی نالم چو بلبل در سحرگاه              به بوی آنکه گلزارم تو باشی

چو گوید وصف روی ماه رویی           غرض زان زلف و رخسارم تو باشی

اگر نام تو گویم ور نگویم                  مرادم جمله گفت آنم تو باشی

از آن دل در تو بندد چون عراقی         که می خواهم که دلدارم تو باشی

…………………………………………………………………………….

آواز : نظر مستانه                 شعر : فیض کاشانی

یک نظر مستانه کردی عاقبت       عقل را دیوانه کردی عاقبت

با غم خود آشنا کردی مرا             از خودم بیگانه کردی عاقبت

در دل من گنج خود کردی نهان      جای در ویرانه کردی عاقبت

سوختی در شمع رویت جان من       چاره پروانه کردی عاقبت

قطره اشک مرا کردی قبول            قطره را دردانه کردی عاقبت

کردی اندر کل موجودات سیر          جان من کاشانه کردی عاقبت

زلف را کردی پریشان، خلق را         خانمان ویرانه کردی عاقبت

مو به مو را جای دلها ساختی             مو به دلها شانه کردی عاقبت

در دهان خلق افکندی مرا               فیض را افسانه کردی عاقبت  

شرکت رایساز بازدید : 8714 چهارشنبه 28 مهر 1389 نظرات (1)

جان عشاق

آهنگساز : پرویز مشکاتیان و جواد معروفی و داریوش پیرنیاکان

دستگاه : شور

اجرا : 1364

انتشار : 1374

…………………………………………………………………………….

آواز : همای سعادت                 شعر : حافظ                

همای اوج سعادت به دام ما افتاد         اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

حباب وار براندازم از نشاط کلاه           اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد

شبی که ماه مراد از افق طلوع کند        بود که پرتو نوری به بام ما افتد

ملوک را چو ره خاکبوس این در نیست   کی التفات مجال سلام ما افتد

چو جان فدای لب شد خیال می بستم     که قطره ای ز زلالش به کام ما افتد

خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز     کز این شکار فراوان به دام ما افتد

زخاک کوی تو هردم که دم زند حافظ       نسیم گلشن جان در مشام ما افتد

به ناامیدی از این در مرو بزن فالی           بود که قرعه دولت به نام ما افتد

…………………………………………………………………………….

آواز :                 شعر : بابا طاهر                

نگارینا دل و جانم ته داری             همه پیدا و پنهانم ته داری

نمی دونم که این درد از که دیرم      همین دونم که درمانم ته داری

…………………………………………………………………………….

آواز : آتش نهفته                 شعر : حافظ                

حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت        آری به اتفاق جهان می توان گرفت

می خواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست      از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت

زین آتش نهفته که در سینه من است                    خورشید شعله ای است که در آسمان گرفت

آسوده بر کنا چو پرگار می شدم                             دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت

آنروز شوق ساغر می خرمنم بسوخت                       کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت

خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان                   زین فتنه ها که دامن آخر زمان گرفت

بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند                       کآنکس که پخته شد می چون ارغوان گرفت

فرصت نگر که چو فتنه در عالم اوفتاد                       صوفی به جام می زد و از غم کران گرفت

می خور که هر که آخر کار جهان بدید                      از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت

…………………………………………………………………………….

آواز :جان عشاق                 شعر : حافظ                

دوش می آمد و رخساره برافروخته بود               تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود

رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی                 جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود

جان عشاق سپند رخ خود می دانست                 و آتش چهره بدین کار برافروخته بود

گرچه می گفت که زارت بکشم می دیدم             که نهانش نظری با من دلسوخته بود

کفر زلفش ره دین می زد و آن سنگین دل             در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود

…………………………………………………………………………….

آواز :                 شعر : حافظ                

چندان که گفتم غم با طبیبان                   درمان نکردند مسکین غریبان

آن گل که هر دم در دست بادی است          گو شرم بادش از عندلیبان

یارب امان ده تا باز بیند                           چشم محبان روی حبیبان

ای منعم آخر بر خوان وصلت                     تا چند باشیم از بی نصیبان

ما درد پنهان با یار گفتیم                         نتوان نهفتن درد از طبیبان

حافظ نگشتی شیدای گیتی                       گر می شنیدی پند ادیبان

 

شرکت رایساز بازدید : 4920 چهارشنبه 28 مهر 1389 نظرات (0)

چشمه نوش

آهنگساز : محمدرضا لطفی

دستگاه : راست پنجگاه و مرکب خوانی

اجرا : 1374

انتشار : 1374

…………………………………………………………………………….

آواز :چشمه نوش                 شعر : حافظ                

روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست            منت خاک درت بر بصری نیست که نیست

ناظر روی تو صاحب نظرانند آری                         سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست

اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب                  خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست

از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش                   غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیستچ

تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی                        سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست

تا دم از شام سر زلف تو هرجا نزنند                        با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست

من از این طالع سرگشته به رنجم ور نی                   بهره مند از سر کویت دگری نیست که نیست

شیر در بادیه عشق تو روباه شود                            آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست

مصلحت نیست که از پرده برون افتاد راز                  ورنه در مجلس رندان خبری نیست که نیست

آب چشمم که بر او منت خاک در توست                  زیر صد منت او خاک دری نیست که نیست

از وجودم قدری نام و نشان هست که هست              ورنه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست

غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است              در سراپای وجودت هنری نیست که نیست

…………………………………………………………………………….

آواز :                 شعر : بابا طاهر                

دلی دیرم که بهبودش نمی بو          نصیحت می کرم سودش نمی بو

به بادش می دهم، نش می بره باد     در آتش می نهم دودش نمی بو

آلاله روزگارانم تئی یار                   بنفشه روزگارانم تئی یار

بنفشه جوکناران هفته ای بی            امید روزگارانم تئی یار

…………………………………………………………………………….

آواز :میخانه                شعر : قدیمی                

رفتم در میخانه، خوردم دو سه پیمانه       من مستم و دیوانه، ما را که برد خانه

دلبر عزیز، شوخ با تمیز، برخیز و بریز        زان می که جوان سازد، عشقم به تو پردازد

تو اگر عشوه بر خسرو پرویز کنی             همچو فرهاد روم از عقب کوه کنی

تو مگر، ماه نکورویانی                          تو مگر، شاه پری رویانی

…………………………………………………………………………….

آواز : داغ دل                 شعر : حافظ

ما سرخوشان مست دل از دست داده ایم          همراز عشق و هم نفس جام باده ایم

بر ما بسی کمان ملالت کشیده اند          تا کار خود به ابروی جانان نهاده ایم

چون لاله می مبین و قدح در میان کار     این داغ بین که بر دل خونین نهاده ایم        

…………………………………………………………………………….

شرکت رایساز بازدید : 20281 چهارشنبه 28 مهر 1389 نظرات (1)

یاد ایـام

آهنگساز : داریوش پیرنیاکان و محمدرضا شجریان

دستگاه : شور

اجرا : 1371

انتشار : 1374

…………………………………………………………………………….

آواز :جان عشاق                 شعر : حافظ                

دوش می آمد و رخساره بر افروخته بود                 تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود

رسم عاشق کشی و شیوه شهر آشوبی                  جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود

گرچه می گفت که زارت بکشم می دیدم              که نهانش نظری با من دلسوخته بود

جان عشاق سپند رخ خود می دانست                   و آتش چهره بدین کار بر افروخته بود

دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت          ا... ا... که تلف کرد اندوخته بود

کفر زلفش ره دین می زد و آن سنگین دل             در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد                   آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود

گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ            یارب این قلب شناسی ز که آموخته بود

…………………………………………………………………………….

آواز : سلسله موی دوست                 شعر : سعدی                

سلسله موی دوست حلقه دام بلاست             هرکه در این حلقه نیست فارق از این ماجراست

دلشده پایبند گردن جان در کمند                  زهره گفتار نه کاین چه سبب وان چراست

گر بزنندم به تیغ در نظرش بی دریغ              دیدن او یک نظر صد چو منش خون بهاست

گر برود جان ما در طلب وصل دوست            حیف نباشد که دوست دوست تر از جان ماست

گر بنوازی به لطف ور بگدازی به قهر            حکم تو بر من رواست زجر تو بر من رواست

…………………………………………………………………………….

آواز :چشم بیمار                 شعر : حافظ                

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم                   بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد                    مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

جهان پیر است و بی بنیاد از این فرهادکش فریاد            که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست            حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

…………………………………………………………………………….

آواز : یاد ایـام                 شعر : فائض دشتستانی و بابا طاهر                

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم                در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار         پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود       عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم

چون سرشک از شوق بودم خاکبوس درگهی     چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم

در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود          در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم

درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من          داشتم آرام تا آرام جانی داشتم

بلبل طبعم رهی باشد ز تنهایی خموش               نغمه ها بودی مرا تا همزبانی داشتم

…………………………………………………………………………….

آواز :زلف سیاه                 شعر : فائض دشتستانی و بابا طاهر                

به قربون خم زلف سیاهت            فدای عارض مانند ماهت

ببردی دین فائض را به غارت        تو شاهی خیل مژگان را سپاهت

تو دوری از برم دل در برم نیست    هوای دیگری هم در سرم نیست

به جان دلبرم کز هر دو عالم         تمنای دگر جز دلبرم نیست

خودم اینجا دلم در پیش دلبر         خدایا این سفر کی می رود سر

خدایا کن سفر آسون به فائض       که بیند بار دیگر روی دلبر

 

شرکت رایساز بازدید : 502 سه شنبه 27 مهر 1389 نظرات (0)

کنسرت موسیقی نوا (گروه شکرشکن) به سرپرستی مهدی آذر سینا در تاریخ ۶ و ۷ آبان ماه، ساعت ۲۱ در تالار وحدت اجرا خواهد شد. علاقمندان از روز یکشنبه ۲۵ مهر ماه می توانند با مراجعه به سایت سی گذر ( www.sigozar.com  )اقدام به تهیه بلیت نمایند و یا با شماره های 7-88727046 تماس حاصل فرمایند.

شرکت رایساز بازدید : 765 سه شنبه 27 مهر 1389 نظرات (0)

کنسرت ایرانی گروه خموش به سرپرستی محمد ذاکر حسین در تاریخ ۲۹ و ۳۰ مهر ماه، ساعت ۲۰ در تالار رودکی اجرا خواهد شد.  دوستداران موسیقی از روز یکشنبه ۲۵ مهر ماه می توانند از سایت سی گذر(www.sigozar.com ) اقدام به تهیه بلیت نمایند و یا با شماره های 7-88727046 تماس حاصل فرمایند.

 

شرکت رایساز بازدید : 40458 سه شنبه 27 مهر 1389 نظرات (0)

دلشدگان

آهنگساز : حسین علیزاده

دستگاه : مختلف

اجرا : 1370

انتشار : 1371

…………………………………………………………………………….

 آواز :گلچهره                 شعر : علی حاتمی                

گلچهره مپرس آن نغمه سرا از تو چرا جدا شد

گلچهره مپرس پروانه تو بی تو کجا رها شد

مرنجان دلت را

رها کن غمت را رها کن

مخور غم مخور غم نگارا

گلچهره بریز تو خون من بلبل نغمه زن را

…………………………………………………………………………….

 آواز : پیمانه عشق                 شعر : فریدون مشیری                

ساقیا؛ ساقیا؛ زده ام باده نابی که مپرس

جامی زده ام از چشم مهربان تو / سرخوش بردم خانه به خانه کوبه کو

هر دم ز چشمانش، جرعه ای از جان جهان / ریزد به گل من، روشنتر از عالم جان

ساقی چشمان او، پیمانه عشق، ریزد به جام جانم

حرفی دارد، رمزی گوید، شیدا کند ما را، یارا؛ یارا

ساقی جامی دگر، آتش زان شعله ور

به یک نظر، به یک نظر، ما را ز دست ما ببر

…………………………………………………………………………….

 آواز :دلشدگان                 شعر : علی حاتمی، فریدون مشیری                

ما دلشدگان خسرو شیرین پناهیم             جمع مستان غزلخوانیم

ما کشته آن مهرخ خورشید کلاهیم           همه مستان سراندازیم

ما از دو جهان، غیر تو ای عشق نخواهیم    سراندازیم سرافرازیم

صد شور نهان با ما، تاب و تب جان با ما     خبر این هنر ندانیم

در این سربی سامان، غمهای جهان با ما     که هرچه می توانیم

با ساز و نی، با جام می، با یاد وی            غم از دلها براندازیم

شوری دگر اندازیم در میکده جان

…………………………………………………………………………….

 آواز : پاسبان دل                 شعر : حافظ، فریدون مشیری                

پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب         تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم

دیده بخت به افسانه او شد در خواب         کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم

یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن    ترسم که بوی نسترن مست است و هشیارش کند

ای آفتاب آهسته نه پا در حریم یار من       ترسم صدای پای تو خواب است و بیدارش کند        

 

…………………………………………………………………………….

 آواز :امید عشق                 شعر : فریدون مشیری                

به کجا برد این امید ما را

نشد این عاشق سرگشته صبور

نشد این مرغک پر بسته رها

به کجا می روم یارا / به کجا می برد ما را

ره این چاره ندانم به خدا / نشود دل نفسی از تو جدا

به هوایت همه جا در همه حال

به امیدی بگشایم شب و روز پر و بال

غم عشقت دل ما را / به کجاها برد بالا

 

…………………………………………………………………………….

آواز :کمان ابرو                 شعر : حافظ                

مرا چشمی است خون افشان ز دست آن کمان ابرو             جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

غلام چشم آن ترکی که در خواب خوش مستی             نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو

هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش                که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو

رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم               هزارن گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو

روان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاری است             که بر طرف سمن زارش همی گردد جمان ابرو

دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی                که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو

توکافر دل نمی بندی نقاب زلف و می ترسم                  که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو

اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری                      به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو

…………………………………………………………………………….

آواز :بخت خفته                 شعر : حافظ                

مزرع سبز فلک دیدم وداس مه نو                  یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو

گفتم ای بخت بخسبیدی و خورشید دمید         گفت با این همه از سابقه نومید مشو

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک          از فروغ تو به خورشید رسد صد پر تو

آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق       خرمن مه به جوی، خوشه پروین به دو جو

تکیه بر اختر شبگرد مکن کاین عیار                تاج کاووس ربود و کمر کیخسرو

…………………………………………………………………………….

آواز :خلوت گزیده                 شعر : حافظ                

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است         چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است

جانا به حاجتی که تو را هست با خدا               آخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است

ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست                 در حضرت کریم تمنا چه حاجت است

محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست      چون رخت از آن تو است به یغما چه حاجت است

جام جهان نما است ضمیر منیر دوست           اظهار احتیاج خود آنجا چه حاجت است

ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست             احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است

آن شد که بار منت ملاح بردمی                   گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است

…………………………………………………………………………….

آواز :ای امان                 شعر : عارف قزوینی                

ای امان از فراقت امان               مردم از اشتیاقت امان

از که گیرم سراغت امان              امان، امان، امان، امان

چشم لیلی چو بر مجنون شد        دل ز دیدار او پر خون شد

خون شد از راه دل بیرون شد        امان، امان، امان، امان

عارف و عامی از می مستند         عهد و پیمان به ساغر بستند

پای خم توبه را بشکستند            امان، امان، امان، امان

شرکت رایساز بازدید : 10516 یکشنبه 25 مهر 1389 نظرات (1)

 

آسمان عشق

آهنگساز : داریوش پیرنیاکان ، سعید فرجپور و  محمدرضا شجریان

دستگاه : سه گاه

اجرا : 1370

انتشار : 1371

…………………………………………………………………………….

آواز :وصف عشق                 شعر : عطار                

جانا حدیث حسنت در داستان نگنجد             رمزی ز راز عشقت در صد زبان نگنجد

سودای زلف و خالت در هر خیال ناید            اندیشه وصالت جزدر گمان نگنجد

هرگز نشان ندادند از کوی تو کسی را           زیرا که راه کویت اندر نشان نگنجد

آهی که عاشقانت از حلق جان برآرند            اندر زمان نیید، و اندر مکان نگنجد

آنجا که عاشقانت یکدم حضور یابند             دل در حساب ناید چون در میان نگنجد

اندر ضمیر دلها گنجی نهان نهادی             از دل اگر برآید در آسمان نگنجد

عطار وصف عشقت چون در عبارت آرد         زیرا که وصف عشقت اندر بیان نگنجد

…………………………………………………………………………….

آواز : می دانم                 شعر : مولانا                

به گرد دل همی گردی، چه خواهی کرد؟ می دانم       چه خواهی کرد، دل را خون، رخ را زرد؟ می دانم

یکی بازی برآوردی که رخت دل همه بردی             چه خواهی بعد از این بازی دگر آورد؟ می دانم

به حق اشک گرم من، به حق آه سرد من                که گرمم پرس چون بینی، که گرم از سرد می دانم

مرا دل سوزد و سینه تو را دامن، این فرق است         که سوز و دود از دود و درد از درد می دانم

به دل گویم که چون مردان صبوری کن، دلم گوید     نه مردم نی زن، گر غم ز زن تا مرد می دانم

دلا چون گرد برخیزی ز هر بادی، نمی گفتی           که از مردی برآوردمز دریا گرد می دانم

…………………………………………………………………………….

آواز :درد فراق                 شعر : عطار                

جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی        دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی

چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو    بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی

نامد گه آن آخر کز پرده برون آیی           آن روی بدان خوبی در پرده نهان تا کی

بشکن به سر زلفت این بند گران از دل      بر پای دل مسکین این بند گران تا کی

دل بردن مشتاقان از غیرت خود تا چند     خون خوردن و خاموشی زیر دلشدگان تا کی

گر عاشق دلداری ور سوخته یاری            بی نام و نشان می رو زین نام و نشان تا کی

…………………………………………………………………………….

آواز : عاشق رسوا                 شعر : عطار                

زهی در کوی عشقت مسکن دل       چه می خواهی از این خون خوردن دل

چکیده خون دل بر دامن جان           گرفته جان پر خون دامن دل

از آن روزی که دل دیوانه توست         به صد جان من شدم در شیون دل

منادی می کنند در شهر امروز           که خون عاشقان بر گردن دل

چو رسوا کرد ما را درد عشقت           همی کوشم به رسوا کردن دل

چو عشقت آتشی در جان من زد        برآمد دود عشق از روزن دل

مکن جانا دل ما را نگه دار               که آسان است بر تو بردن دل

چو گل اندر هوای روی خوبت           به خون در می کشم پیراهن دل

بیا جانا دل عطار کن شاد               که نزدیک است وقت رفتن دل

 

…………………………………………………………………………….

آواز : آسمان عشق                 شعر : مولانا                

چنان مستم چنان مستم من امشب        که ازچنبر, برون جستم من امشب
چنان چیزی که درخاطر نیاید               چنانستم چنانستم من امشب
به جان با آسمان عشق رفتم                به صورتگر در این پستم من امشب
بشوی ای عقل دست خویش از من        که در مجنون بپیوستم من امشب

چو واگشت او پی او می دویدم             دمی از پای ننشستم من امشب



شرکت رایساز بازدید : 430 سه شنبه 20 مهر 1389 نظرات (0)

يك رهبر موسيقي سي ساله آلماني 18 مهرماه اركستر سمفونيك تهران را براي نخستين روز تمرين به روي صحنه تالار رودكي برد.«متيوس سباستين كروگر» بيان كرد: دو هفته‌ در تهران اقامت خواهم داشت و در اين مدت 9 يا 10 روز با اركستر سمفونيك تهران تمرين مي‌كنيم و گروه براي يك كنسرت عمومي به روي صحنه خواهد رفت.
كروگر كه شب گذشته به تهران رسيده است، درباره‌ي ارزيابي‌اش از اركستر سمفونيك تهران بيان كرد: من و نوازندگان اركستر خيلي زود با هم آشنا شديم و به هم پيوستيم. من امروز براي آن‌ها يك رهبر جديد بودم و آن‌ها هم براي من يك اركستر جديد هستند؛ اما همه چيز بسيار عالي بود و من واقعا راضي‌ام.او كه قطعاتي از «موتزارت»، «يوهان اشتراوس» و «ورژاك» را با گروه تمرين مي‌كرد، گفت: من اهل آلمان هستم و نوازندگي پيانو را در شهر كلن آلمان و پاريس فرانسه فرا گرفتم، سپس در زمينه‌ي رهبري اركستر در فرانكفورت تحصيل كردم و اكنون آهنگسازي و رهبري موسيقي مي‌كنم و در شش ماه آينده نيز با عنوان پروفسور مهمان در زمينه تئوري موسيقي قرن بيستم در اتريش تدريس خواهم كرد.او درباره مدت اقامتش در ايران گفت: بسيار دوست داشتم كه بيشتر بمانم، اما دقيقا روز بعد از بازگشتم يعني يكشنبه 24 اكتبر ـ 2 آبان ـ بايد در سوئيس كنسرت برگزار كنم.كروگر كه بيشتر به موسيقي معاصر علاقمند است، در لهستان، اتريش، سوئيس و آلمان با اركسترها و گروه‌هاي موسيقي همكاري مي‌كند.

 

 

منبع : ایسنا

 

شرکت رایساز بازدید : 346 سه شنبه 20 مهر 1389 نظرات (0)

 

کنسرت موسیقی ارکستر سمفونیک تهران به سرپرستی ماتیاس کروگر از آلمان در تاریخ ۲۸ و ۲۹، ۳۰ مهر ماه، ساعت ۲۱ در تالار وحدت اجرا خواهد شد. علاقمندان جهت تهیه بلیت، از روز دوشنبه ۱۹ مهر ماه می توانند از سایت www.sigozar.com اقدام نمایند و یا با شماره های 7-88727046  تماس حاصل فرمایند.
قطعات:
اجرای قطعاتی از موتزارت، دورژاک و اشتراوس...

شرکت رایساز بازدید : 326 یکشنبه 18 مهر 1389 نظرات (0)


توليد گوشي هاي پيشرفته تلفن همراه، به موازات تغيير سليقه خريداران ، انتخاب زنگ نيز بسته به شخصيت افراد تغيير محسوسي يافته است.استقبال مردم براي نصب آهنگ هاي گوناگون در گوشي هاي خود در دو سه سال اخير دو چندان شده است و هر کسي سعي مي کند فقط از موسيقي هاي مورد علاقه اش به عنوان زنگ تلفن همراه استفاده کند.

بعضي از افراد به موسيقي هاي ملايم بعنوان زنگ تلفن همراه علاقه مندند و عده اي ترجيح مي دهند از موسيقي هاي شاد استفاده کنند. برخي افراد موسيقي هاي هيجان بر انگيز و پر صدا را براي زنگ تلفن همراه خود بر مي گزينند.در اين ميان عده اي هم تنوع طلب هستند و هر چند وقت يکبار موسيقي زنگ تلفن خود را تغيير مي دهند.

روان شناسان معتقدند: انتخاب نوع موسيقي براي تلفن همراه بطور مستقيم با ويژگي هاي شخصيتي افراد رابطه دارد.دکتر بدرالسادات بهرامي مي گويد: افرادي که موسيقي هاي پر سر و صدا براي موبايل خود و يا حتي براي شنيدن در خودرو انتخاب مي کنند افرادي هيجان طلبند.

اين روانشناس معتقد است : افرادي که موسيقي هاي ملايم و آرام بخش بر مي گزينند افرادي آرام، احساساتي و منظمند که به جلب توجه ديگران تمايلي ندارند .

 

شرکت رایساز بازدید : 9935 یکشنبه 18 مهر 1389 نظرات (0)

آهنگساز : داریوش پیر نیاکان و محمدرضا شجریان

دستگاه : شور

اجرا : 1369

انتشار : 1370

…………………………………………………………………………….

آواز : پیک دوست                      کلام : سعدی
ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست         با ما مگوبجزسخن دل نشان دوست
حال از دهان دوست شنیدن چه خوش بود           یا از دهان آن که شنید از دهان دوست
ای یار آشنا ! علم کاروان کجاست؟                   تا سر نهیم بر قدم ساربان دوست
گر زرفدای دوست کنند اهل روزگار                  ما سر فدای پای رسالت رسان دوست

دردا و حسرتا ! که عنانم ز دست رفت                دستم نمی رسد که بگیرم عنان دوست
رنجور عشق دوست چنانم که هر که دید            رحمت کند مگردل نامهربان دوست

گر دوست رانده را بکشد یا بپرورد                     تسلیم از ان بنده و فرمان از آن دوست
بی حسرت ازجهان نرود هیچ کس به درد            الا شهید عشق به تیر ازکمان دوست
بعدازتوهیچ دردل سعدی گذرنکرد                     وان کیست درجهان که بگیرد مکان دوست

...........................................................................................................................................................

تصنیف :  صنما                              کلام : مولانا
صنما جفا رها کن کرم این روا ندارد                 بنگر به سوی دردی که زکس دوا ندارد
زصبا همی رسیدم خبری که می پریدم             زغمت کنون دل من خبر ازصبا ندارد
زفلک فتاد تشتم به محیط غرقه گشتم             به درون بحر جزتودلم آشنا ندارد
همه عمراینچنین دم نبده است شاد وخرم          به حق جفای یاری  که به کس وفا ندارد
برویم مست امشب به وثاق آن شکرلب            که به جان کم گریزم چو کسی قبا ندارد

............................................................................................................................................

آواز: بخت خواب                          کلام : حافظ
نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید                   فغان که بخت من از خواب در نمیآید

صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش          که آب زندگیم در نظر نمیآید

مگر به روی دلارای یار ما ور نی                   به هیچ وجه دگر کار بر نمیآید

مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید       وز آن غریب بلاکش خبر نمیآید

بسم حکایت دل هست با نسیم سحر              ولی به بخت من امشب سحر نمیآید

در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز         بلای زلف سیاهت به سر نمیآید

ز بس که شد دل حافظ رمیده از همه کس       کنون ز حلقه زلفت به در نمیآید

..................................................................................................................................

تصنیف : دل مجنون                     کلام : مولانا
در دل و جان خانه کردی عاقبت                   هردو را ویرانه کردی عاقبت
آمدی کاتش در این عالم زنی                      وا نگشتی تا نکردی عاقبت
ای ز عشقت عالمی ویران شده                     قصد این ویرانه کردی عاقبت
ای دل مجنون و از مجنون بتر                     مردی مردانه کردی عاقبت
عشق را بی خویش بردی در حرم                  عقل را بیگانه کردی عاقبت
شمع عالم بود عقل چاره گر                        شمع را پروانه کردی عاقبت
من تو را مشغول می کردم دلا                     یاد آن افسانه کردی عاقبت
در دل و جان خانه کردی عاقبت                  هر دو را ویرانه کردی عاقبت

......................................................................................................................

 آواز : حکایت نی                    کلام : مولانا

بشنو از نی چون حکایت می کند                 از جداییها شکایت می کند

کز نیستان تا مرا ببریده اند                        در نفیرم مرد و زن نالیده اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق                تا بگویم شرح درد اشتیاق

هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش           باز جوید روزگار وصل خویش

من به هر جمعیتی نالان شدم                    جفت بدحالان و خوش حالان شدم

هر کسی از ظن خود شد یار من                 از درون من نجست اسرار من

سر من از ناله من دور نیست                     لیک چشم و گوش را آن نور نیست

نی حریف هر که از یاری برید                   پرده هایش پرده های ما درید

نی حدیث راه پر خون می کند                   قصه های عشق مجنون می کند

با لب دمساز خود گر جفتمی                     همچو نی من گفتنیها گفتمی

چون که گل رفت و گلستان درگذشت         نشنوی زان پس ز بلبل سرگذشت

.........................................................................................................................................

تصنیف : یعنی چه                              کلام : حافظ
ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه            مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه

زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب     این همه با همه درساخته ای یعنی چه

شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای         قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه

سخنت رمز دهان گفت کمر سر میان        وز میان تیر به ما آخته ای یعنی چه

شرکت رایساز بازدید : 792 شنبه 17 مهر 1389 نظرات (0)

رابطه تنگاتنگ سلیقه موسیقی و تیپ شخصیتی افراد در تحقیقاتی با مشارکت بیش از ۳۶ هزار داوطلب از سراسر دنیا تعیین شد.
پروفسور آدریان نورث از دانشگاه هریوت وات، کسی است که این تحقیقات را انجام داده و می‌گوید که این تحقیق بزرگترین تحقیقی بوده که تاکنون در این زمینه انجام شده است.

به گزارش بی.بی.سی نتیجه این تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که به موسیقی کلاسیک علاقه دارند افرادی خجالتی هستند در حالی که طرفداران موسیقی هوی‌متال بی‌مساله هستند و با خودشان راحتند.


پروفسور نورث نتایج این تحقیقات را تحقیقاتی مهم و غیرقابل پیش‌بینی توصیف می‌کند.

او می‌گوید: «به ارتباطی میان ذائقه موسیقی افراد و شخصیت آنها شک کرده بودیم اما این برای نخستین بار است که توانستیم با فاکتورهای حقیقی آن را دریابیم

پروفسور نورث می‌گوید که این تحقیقات می‌تواند کاربردهای زیادی در بازاریابی داشته باشد: «اگر شما بدانید که سلیقه موسیقی مخاطبان چیست می‌توانید بفهمید چه شخصیتی دارد و به چه کسانی چه چیزی را باید بفروشید

«این تحقیقات اثرات زیادی بر صنعت موسیقی دارد که نگران سقوط بازار فروش سی دی است

«یکی از نتایج غیرمنتظره این تحقیقات نشان دادن شباهت‌های اخلاقی میان طرفداران موسیقی هوی‌متال و کلاسیک است. هر دو گروه، افرادی خلاق هستند که با خودشان راحتند اما علاقه‌ای به حضور زیاد در اجتماع ندارند

«عموم مردم تصور می‌کنند طرفداران موسیقی هوی متال افرادی در آستانه خودکشی هستند و برای خودشان و جامعه خطرناکند اما برعکس این تصور آنها بسیار نازک‌بین و لطیف هستند

برای انجام این تحقیقات از بیش از ۳۶ هزار نفر از سراسر دنیا در مورد ۱۰۴ ژانر موسیقی و تیپ شخصیتی‌شان سوال شد. این تحقیقات همچنان ادامه دارد

بخشی از ارتباط موسیقی و شخصیت

بلوز (Blues ) :  اعتماد به نفس بالا، باوقار، معاشرتی
جاز(Jazz ) : اعتماد به نفس بالا، خلاق، معاشرتی
موسیقی کلاسیک (Classical ) :  اعتماد به نفس بالا، خلاق، درونگرا
هندی :  اعتماد به نفس پایین، خلاق، کم تلاش
هوی متال (Heavy Metal ) : خلاق، کم‌کوش، غیرمعاشرتی، باوقار
سول (( Soul : اعتماد به نفس بالا، خلاق،معاشرتی، باوقار

 

منبع : همشهری آنلاین

شرکت رایساز بازدید : 365 شنبه 17 مهر 1389 نظرات (0)

همانطور که در تاثیر دارو و میزان و ترکیب عناصر اهمیت دارد، در موسیقی نیز نوع ارتعاش و میزان آن در تناسب با حالات روانی مطرح است. با پیشرفت بشر در علوم پزشکی و کامپیوتر ، تاثیر ارتعاش موسیقی بر بدن و سلولهای مغز قابل بررسی است. بررسی تغییرات حاصله کمک می‌کند تا ملودی‌های خاص برای ایجاد احساسات مختلف پیش‌بینی شود.

طبقه‌بندی تم های موسیقی

تم های شیدایی

واژه شیدا در روانشناسی معرف سرخوشی و شور و نشاط بیش از حد است. سرخوشی ، هیجان بخشی احساس مدهوشی از خصوصیات تم های شیدایی است. جنبه مدهوشی و جذبه آن آرامبخش افراد بی‌قرار و شیداست. بعضی از چهار مضراب ها و ضربی های موسیقی ایرانی استعداد القاء چنین حالتی را به خوبی دارا هستند. افراد مستعد با شنیدن چنین تم هایی احساس سرخوشی و وجد می‌یابند. شیدا صفتان اغلب با سیر در این تم ها احساس نشاط ، تخیل و حالت جذبه پیدا می‌کنند. از تم های شیدایی می‌توان برای تحریک خلق‌های خموده استفاده کرد.

تم های حزین

لحن تم های حزین غم انگیز است و شکوه و شکایت دارد و در شنونده احساس ناکامی را تداعی می‌کند. این تم ها بر انتقال دهنده‌های عصبی افراد مستعد تاثیر می‌گزارد و باعث کاهش ترشح واسطه‌های شیمیایی در مغز شده که در نتیجه انباشته شدن این عناصر حیاتی ، حزن و اندوه احساس می‌گردد. ارتعاشات این تم اغلب تداعی کننده خاطراتی از ناملایمات گذشته است. ملودی‌هایی که فواصل فشرده و نزدیک به هم و ریتم کند دارند، حزن را بهتر منتقل می‌سازند. تمهای حزین درحالت ملایم درد را تسکین می‌بخشند و در ایام سوگ و فراق تحمل تالمات را آسان‌تر می‌سازند.احساس ناکامی را تعدیل و غربت و تنهایی را از دل بیرون می‌کنند و انرژی و هیجان خود را تخلیه می‌سازند. استفاده بیش از حد از این تم، باعث رکود و کاهش انرژی شده و روحیه را خسته و حزین می‌سازد. بسیاری از نغمه های حزین موسیقی مشرق زمین، حاصل همدردی با وقایع دشوار و گرفتاری‌های اجتماعی مردم بوده و این قطعات تا حدودی تالمات مردم را تسکین داده است.

تم های هیجانی

هیجان ، واکنش انفعالی شدید و فوری است که غالبا با تظاهرات بارز اعصاب خودکار و واکنش‌های فیزیولوژیک توام است و میل به جنبش و حرکت را بوجود می‌آورد. از تم های هیجانی می‌توان با ایجاد انرژی روانی ، رغبت و انگیزه در کاهش حالات افسردگی و غمگینی بهره جست. بعضی از سازندگان موسیقی از این گونه برای تحریک و تحرک بدنی سود می‌جویند که مورد استقبال جوانان نیز قرار می‌گیرد.بسیاری از این تم ها ملودی‌های زیبایی دارند که اگر با متانت ارائه شوند و ارکستراسیون (ساز آرائی) مناسبی پیدا نمایند، اثرات ارزنده‌ای خواهند داشت.

تم های شاد و فرحبخش

تم هایی هستند که شادمانی و نشاط را توام با آرامش و متانت منتقل می‌سازند. این تم ها باعث انبساط خاطر و سرزندگی می‌شوند. تم های فرحبخش احساس سرزندگی و شادمانی را برای کار و فعالیت افزایش می‌دهند. برای تقویت روحیه افراد یک اجتماع و سرزندگی و نشاط آنها مخصوصا کودکان و نوجوانان تم های شاد و فرحبخش بسیار مفید و سازنده هستند.

تم های آرامبخش

تم های مطبوعی هستند که نه تحریک کننده ، نه غم انگیز ، نه هیجانی و نه وجد آورند. متن ملایم و یکنواخت ارتعاشات آنها احساس آرامش را منتقل می‌کند. تم های آرامبخش به خاطر ریتم ملایم در فواصل وسیع و ارتعاشات موافق آن با استعداد مغز باعث احساس ملایمت و آرامش می‌شود. استفاده از این تم ها برای آرامش و تمرکز ، بسیار مناسب است.
این تمها توازن عواطف ، تعادل تخیل و وحدت فرآیندهای ذهنی را تقویت می‌کنند و از آن ها می‌توان در کاهش بسیاری از تنش‌ها استفاده کرد. موسیقی همچون دارو هر حالت روانی دارای ارتعاشات موجی خاصی است که بر حسب میزان و شدت آن احساس بوجود می‌آید. اصوات موسیقی می‌توانند ارتعاشات متنوعی ایجاد کنند و بر ترشحات و ارتعاشات سلولهای عصبی تاثیر بگذارند.

 

منبع : مجله رشد

شرکت رایساز بازدید : 505 شنبه 17 مهر 1389 نظرات (0)

گروه هنری یاس تقدیم می کند/ فیلم خانوادگی
زمان: ۱۵ مهر تا ۱۵ آبان ساعت ۱۹:۳۰
مکان: خیابان سیدجمال الدین اسدآبادی (یوسف آباد) خیابان بیست و یکم، سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای شفق
مرکز فروش:
شرکت رایساز: 7-88727046
نویسنده: مژگان فرح آورمقدم
سرپرست گروه و کارگردان: حسین ریاحی
بازیگران: منصور نصیری - مسعود اسماعیلی سوده ازقندی - پانته آ دیرمکانی - هلیا حائری
مدیر هماهنگی: محسن گنجی زاده
اجرا کننده طرح: علیرضا اقبالی پور

شرکت رایساز بازدید : 395 چهارشنبه 14 مهر 1389 نظرات (0)

ثبت نام الکترونیکی دانشگاه پیام نور استان تهران در صورتی در تاریخ 17 شهریور ماه سال جاری آغاز گردید که علاوه بر انتخاب واحد الکترونیکی همانند سایر دانشگاههای مطرح ایران، دریافت مدارک اولیه و اطلاعات دانشجویان جدید الورود آن نیز به صورت کاملأ اینترنتی صورت گرفت و شایان ذکر می باشد که این سیستم توسط شرکت رایساز پیاده سازی گردیده است.

شرکت رایساز بازدید : 19678 سه شنبه 13 مهر 1389 نظرات (0)

سرو چمان

آهنگساز : داریوش پیرنیاکان و محمدرضا شجریان

دستگاه : ماهور

اجرا : 1369

انتشار : 1370

..............................................................................................................................................................................

آواز : دوستان یکدل                 شعر : سعدی                

سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند          

همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند

دل به امید وصل تو همدم جان نمی شود

جان به هوای کوی تو خدمت تن نمی کند

با همه عطر دامنت آیدم از صبا عجب

کز گذر تو خاک را مشک ختن نمی کند

تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف تو

زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند

ساقی سیم ساق من گر همه جور می دهد

کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی کند

………………………………………………………………………

ساز و آواز
همای گو مفکن سایه شرف هرگز

در آن دیار که طوطی کم از زغن باشد

بیان شوق چه حاجت که حال آتش دل

توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد

هوای کوی تو از سر نمی رود ما را

غریب را دل سر گشته با وطن باشد

…………………………………………………………………..
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد

یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد

از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار

صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد

جام می و خون دل هر یک به کسی دادند

در دایره قسمت اوضاع چنین باشد

در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود

کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد

………………………………………………………………...
ای که مهجوری عشاق روا می داری

بندگان را زبر خویش جدا می داری

تشنه بادیه را هم به زلالی دریاب

به امیدی که در این ره به خدا می داری

دل ربودی و بحل کردمت ای جان لیکن

به از این دار نگاهش که مرا می داری

ساغر ما که حریفان دگر می نوشند

ما تحمل نکنیم ار تو روا می داری

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست

عرض خود می بری و زحمت ما می داری

تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم

از که می نالی و فریاد چرا می داری

……………………………………………………………….
غمم بی حد و دردم بی شماره

فغون کاین چاره و درمون نداره

خداوندا ندونه ناصح مو

که فریاد دلم بی اختیاره

……………………………………………………………..
هر دمی چون نی، از دل نالان، شکوه ها دارم
روی دل هر شب، تا سحرگاهان، با خدا دارم

هر نفس آهیست، از دل خونین
لحظه های عمر بی سامان، می رود سنگین
اشک خون آلوده ام دامان، می کند رنگین

به سکوت سرد زمان
به خران زرد زمان
نه زمان را درد کسی
نه کسی را درد زمان

بهار مردمی ها دی شد
زمان مهربانی طی شد
آه از این دم سردی ها خدایا

نه امیدی در دل من
که گشاید مشکل من
نه فروغ روی مهی
که فروزد محفل من

نه همزبان درد آگاهی
که ناله ای خَرد با آهی
داد از این بی دردی ها خدایا

نه صفایی ز دمسازی به جام می
که گرد غم ز دل شوید
که بگویم راز پنهان
که چه دردی دارم بر جان
آه از این بی همرازی خدایا

وه که به حسرت، عمر گرامی سر شد
همچو شراره از دل آذر
بر شد و خاکستر شد
یک نفس زد و هدر شد
روزگار من به سر شد

چنگی عشقم راه جنون زد
مردم چشمم جامه به خون زد
یارا دل نهم ز بی شکیبی
با فسون خود فریبی
چه فسون نا فرجامی
به امید بی انجامی
وای از این افسونسازی خدایا

شرکت رایساز بازدید : 587 سه شنبه 13 مهر 1389 نظرات (0)

برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب ممنوعیت تک خوانی زن با اجرای تیتراژ پایانی سریال مختارنامه برداشته شد.این تک خوانی در حالی برداشته شده است که در تیتراژ اولیه سریال هم یک زن تک خوانی کرده بود که با پافشاری مسوولان صداوسیما یک مرد این تک خوانی را با تک مضراب هایی از تک خوانی یک زن اجرا کرد.این گزارش می افزاید: در عین حال مسوولان صدا و سیما اجرای تک خوانی زن را در انتهای سریال مختارنامه پذیرفته و جمعه شب پس از 32 سال نمایش داده شد.


منبع :  www.asriran.com

 

شرکت رایساز بازدید : 536 شنبه 10 مهر 1389 نظرات (1)

کنسرت گروه سفید و سیاه

کنسرت گروه سفید و سیاه به سرپرستی پیمان میرآغاسی خوانندگی آرش کمانگیر و با حضور منوچهر والی زاده در تاریخ

۹ مهر ماه برای اولین بار در تالار وحدت، ساعت ۲۱ اجرا شد.



شرکت رایساز بازدید : 2093 شنبه 20 شهریور 1389 نظرات (0)

 

دستان

آهنگساز:پرویز مشکاتیان

دستگاه : چهارگاه

اجرا : 1366

انتشار : 1367

..............................................................................................................................................................................

      آواز : اسیر نظر                 شعر : سعدی
از در درآمدی و من از خود بدر شدم 

                                    گویی که از این جهان به جهان دگر شدم

گوشم به راه تا که خبر می دهد ز دوست

                          صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق 

                          ساکن شود، بدیدم و مشتاق تر شدم

چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب 

                               مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم

دستم نداد قوت رفتن به پیش یار  

                         چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم

تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم  

                          از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم

من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت

                         که اول نظر به دیدن او دیده ور شدم

او را خود التفات نبودش به صید من   

                          من خویشتن اسیر کمند نظر شدم

گویند روی سرخ تو سعدی که زرد کرد  

                        اکسیر عشق در مسم آمیخت زر شدم

...........................................................................................................................................................................

آواز : دریای عشق                       شعر : سعدی

دوش دور از رویت ای جان! جانم از غم تاب داشت   

                             ابر چشمم بر رخ از سودای تو سیلاب داشت

نه از تفکر عقل مسکین پایگاه صبر دید       

                            نه از پریشانی دل شوریده چشم خواب داشت

نقش نامت کرده دل محراب تشبیح وجود

                          تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت

 دیده ام می جست گفتندم نبینی روی دوست

                          عاقبت معلوم کردم کاندرو سیماب داشت

روزگار عشق خوبان شهر فائق می نمود 

                          باز دانستم که شهد آلوده زهر ناب داشت

سعدی این ره مشکل افتاده است در دریای عشق

                          اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت

...........................................................................................................................................................

            آواز : هفت                            شعر : سعدی

می برزند زمشرق شمع فلک زبانه       

                            ای ساقی صبوحی در ده می شبانه

عقلم بدزد لختی! چند اختیار دانش         

                            هوشم ببر زمانی تا کی غم زمانه

گر سنگ فتنه بارد فرق منش سپر کن   

                            گر تیر طعنه آید، جان منش نشانه

صوفی و کنج خلوت، سعدی و طرف صحرا 

                            صاحب هنر نگیرد بر بی هنر بهانه

..............................................................................................................................................................

     آواز : صبح است ساقیا          شعر : سعدی

 صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن    

                              دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زآن پیشترکه عالم فانی شود خراب      

                            زآن پیشترکه عالم فانی شود خراب
ما را ز جام باده گلگون خراب کن   

                         خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد   

                        گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن

روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند 

                         زنهار کاسه سر ما پر شراب کن

کار صواب باده پرستی است حافظا      

                          برخیز و عزم جزم به کار صواب کن

تعداد صفحات : 4

درباره ما
رایساز جزء اولین طراحان سامانه خرید اینترنتی بلیت در ایران محسوب می شود که اصلی ترین فعالیت آن، انجام پروژه هایی مربوط به تولید و صادرات نرم افزار است که در این زمینه با کشورهای استرالیا، امریکا و آلمان همکاری دارد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 136
  • کل نظرات : 18
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 36
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 42
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 127
  • بازدید ماه : 309
  • بازدید سال : 3,775
  • بازدید کلی : 496,692