loading...
raysaz
شرکت رایساز بازدید : 3738 سه شنبه 09 شهریور 1389 نظرات (0)

روح الله خالقی  در سال 1285 در شهر کرمان متولد شد واز دوران کودکی به موسیقی علاقه بسیاری داشت .او از شاگردان بسیار خوب و والا و ارزنده استاد علینقی وزیری بود و آثار ارزشمندی را در موسیقی ایرانی پدید آورد که در راس آنها سرود میهنی و ارزشمند " ای ایران ای مرز پر گهر" است . و همچنین کتاب های آموزشی بسیار خوبی برای هنرجویان ویولن فراهم کرد که امروزه اساتید بسیاری برای تدریس از آنها استفاده می کنند .خالقی از شاگردان اصلی علینقی وزیری بود و تلاش او برای احیای موسیقی ایرانی در دورانی که توجه رسمی به این موسیقی کاهش یافته بود، تأثیرگذار و مهم شمرده می‌شود. او کتابی به نام سرگذشت موسیقی ایران درباره سرگذشت موسیقی، موسیقی‌دانان و نوازندگان ایرانی هم‌عصر خود و کتابی به نام نظری به موسیقی شامل نظریه‌ای برای موسیقی ایرانی و غربی نوشته است.علاقه و توجه به موسیقی در خانواده خالقی امری معمول بود؛ پدر و مادر هر دو تار می‌نواختند و پدر مدتی شاگرد استادان مطرح این ساز بوده است. همچنین خانواده او با میرزا غلامرضا شیرازی، نوازنده تار، رفت و آمد و آشنایی داشته است و فرزندان، وی را «عمو» می‌خوانده‌اند.با انتقال پدرش به شیراز در سال ۱۲۹۵، در شهریور ۱۲۹۷ به همراه خانواده به این شهر رفت. در آنجا از آموزش‌های میرزا نصیر فرصت در زمینه عروض و نقاشی استفاده نمود. همچنین آموختن موسیقی را نزد شوهر عمه‌اش میرزا رحیم شروع کرد و از او بیش از یک سال ویولن می‌آموخت در سال ۱۳۰۲ به مدرسه عالی موسیقی رفت و در آنجا تحت نظر علینقی وزیری و ابوالحسن صبا آموختن موسیقی و نواختن ویولن را آغاز کرد.در سال ۱۳۰۳ با وجود مخالفت پدرش، تصمیم گرفت صرفاً به مدرسه موسیقی برود. در سال ۱۳۱۰ از دارالفنون دیپلم گرفت و وارد دارالمعلمین شد. در خرداد سال ۱۳۱۳، دارالمعلمین به «دانشسرای عالی» تغییر نام یافت. خالقی مدرک لیسانس خود را از این دانشسرا در رشته فلسفه و ادبیات دریافت نمود.وی درسال ۱۳۱۴ وارد خدمت دولتی در وزارت فرهنگ گردید و درسال ۱۳۱۷ معاون دفتر وزارتی وزارت فرهنگ شد. در سال ۱۳۲۰ به پیشنهاد وزیری، معاون اداره موسیقی کشور و نیز معاون هنرستان عالی موسیقی شد. مدتی در وزارت کار و تبلیغات کار کرد. درسال ۱۳۲۷ متصدی دبیرخانه هنرهای زیبا شد. درسال ۱۳۲۸ هنرستان موسیقی ملی را تأسیس کرد و رئیس آن شد.در سال ۱۳۳۴ در چارچوب برنامه‌های انجمن ایران و شوروی به این کشور سفر کرد. همچنین سفرهایی را به کشورهای رومانی، فرانسه و هندوستان انجام داد.خالقی سال ها در رادیو ایران نیز فعالیت داشت و از جمله رئیس شورای موسیقی رادیو بود و برنامه‌های رادیویی «یادی از هنرمندان درگذشته» و «ساز و سخن» را راه‌اندازی کرد. خالقی در سال ۱۳۴۴ در سالزبورگ در اتریش درگذشت  و در گورستان ظهیرالدوله در تهران دفن شده است.

شرکت رایساز بازدید : 12914 یکشنبه 07 شهریور 1389 نظرات (0)

در یازدهم آذر سال پنجاه و شش (December ,1977)  در تهران متولد شد. سالار از همان سنين كودكي بسياردقيق و نکته سنج بود. از سن 8 سالگی به موسیقی علاقه مند شد و از طریق مادر و برادرخود  که پیانو می نواختند با سازهای مختلفی چون پیانو تنبک و ... آشنا شد، مادرش متوجه روحيه موسيقائی سالار شد وسعی کرد آن را تقويت کند و خيلی اصرار داشت که  از همان ابتدا تحت تعليم کلاسيک قرار بگيرد و سالار از کودکی با هنر موسيقی و آواز خو گرفت.در حالی که مادر او خانم سوسن رهنورد نقش بزرگی درتقويت روحيه هنری سالار داشت اما پدرش كه وكيل پايه يك دادگستري است بر درس و آموزش مدرسه ای او تاکيد می کرد. در سال 1372 وارد هنرستان موسیقی شد در آن جا با اساتید مختلف موسیقی آشنا و با دیپلم سنتور از هنرستان موسیقی فارغ التحصیل گردید. از سال دوم به بعد به آواز ایرانی علاقه مند شده و خدمت استاد صدیق تعریف رسید و ردیف آوازی را نزد ایشان فرا گرفت و نزدیک به 6 سال نزد ایشان تلمذ کرد .هم‌اکنون عقیلی افزون بر اجرا و ضبط آثار موسیقی به تدریس موسیقی در آموزشگاه خود و در هنرستان موسیقی مشغول است.او همچنین گروه رازونیاز را تشکیل داد. که اعضاء این گروه عبارتند از : سالار عقیلی : آواز ، حریر شریعت زاده : دف ، حامد فکوری : تار ، مهدی باقری : کمانچه ، آرش فرهنگفر : تنبک و شهرام غلامی : عود . او به همراه این گروه کنسرتهای بسیاری در داخل و خارج از کشور اجرا کرده‌است .

    آثار
۱۳۸٧ - به نام گل سرخ ، ساخته حمید متبسم با اجرای گروه دستان
۱۳۸۶ - سعدی نامه ، ساخته ارشد تهماسبی با اجرای گروه دستان
۱۳۸۵ - دریای بی پایان ، ساخته سعید فرجپوری با اجرای گروه دستان
۱۳۸۲ - سایه‌های سبز ، ساخته ارشد تهماسبی
۱۳۸۰ - عشق ماند ، ساخته ارشد تهماسبی با اجرای گروه نوروز

 

 

شرکت رایساز بازدید : 841 یکشنبه 07 شهریور 1389 نظرات (0)

علی‌اصغر بهاری  (1284 - 1374)از استادان موسیقی ایرانی و نوازنده برجسته ساز کمانچه می‌باشد. وی سابقا در «گروه اساتید»، به همراه فرامرز پایور، جلیل شهناز، محمد موسوی و محمد اسماعیلی همکاری داشت.علي اصغر بهاری ، به سال ۱۲۸۴ در ناحيه بازار عباس آباد تهران متولدشد. وی در خردسالی به ساز کمانچه دل بست و نزد پدربزرگ خود، میرزا علی خان بهاری، به فراگيری کمانچه پرداخت و سپس در مکتب سه دايی خود که در يک قرن پيش جزو هنرمندان نامی ايران به حساب می‌آمدند دست به تکميل تجربيات خود درکمانچه نوازی زد.علي اصغر بهاری، از دايی های خود چيزهايي را كه بايد بياموزد آموخت تا اينكه در هجده سالگی همراه با ارکستر ابراهیم خان منصوری در كنسرتی كه در يك سالن بر پا شده بود شركت مي كند و از همين جا آوازه شهرت بهاری به گوش موسيقی دانان مي رسد و او را بنام نوازنده خوب و آگاه به نواختن گوشه هايی ايرانی مي پذيرند.بهاری پس از چندی در مشهد كلاس موسيقی جهت تعليم مي گشايد و يك سال هم با حبیب سماعی استاد سنتور كار مي كند و شاگرد تعليم مي دهند و بعدا به تهران مي آيد و توسط استاد روح الله خالقی به مدرسه موسيقی جهت تعليم دعوت می شود و در هنرستان شروع به همكاری مي نمايد.وي با همكاری با مركز حففظ و اشاعه موسيقی ايران ، شاگردان خوبی را تربيت كرد كه هر كدام هم اكنون يكی از بهترين كمانچه نوازهای های كشور می باشند .


منبع : http://fa.wikipedia.org

 

 

شرکت رایساز بازدید : 1288 یکشنبه 07 شهریور 1389 نظرات (1)

حسین خواجه‌امیری متخلص به ایرج یکی از موفق‌ترین خوانندگان موسیقی سنتی در سال ۱۳۱۳ در خالدآباد کاشان متولد شد. وی پدر احسان خواجه‌امیری خواننده پاپ و ساغر خواجه‌امیری (نوازنده) است.

پدربزرگش از خوانندگان ناصرالدین شاه بود، و بسیاری از شب ها كه ستاره های منطقه كویری كاشان مانند خوشه هایی از زمرد در آسمان خودنمایی می كردند و محیطی شاعرانه به وجود می آوردند ، وی را به صحرای اطراف شهر می برد و او را تشویق به خواندن با صدایی هر چه بلند می كرد .مدت ها حسین تحت تعلیم پدر این كار را ادامه داد و پس از چندی به تهران رفت و به كلاس روان شاد استاد ابوالحسن خان راه یافت ، مدت شش ماه متوالی از محضر استاد صبا كسب فیض كرد ، سپس در سال ۱۳۲۷ توسط ابراهیم خان منصوری برای شركت در برنامه های رادیویی به رادیو دعوت شد . حسین مدت ها با این اركستر همكاری می كرد و چون خودش ارتشی بود ، شب های جمعه به مدت نیم ساعت در برنامه ارتش شركت می كرد و پس از مدتی در اركستر آقای عبدالله جهان پناه شركت و با اركستر او همكاری كرد .

در سال ۱۳۳۶ بنا به دعوت مرحوم داود پیرنیا به برنامه گلها راه می یابد و در اولین همكاری خود با گلها، آوازی در مایه " سه گاه " همراه با ویولن استاد علی تجویدی می خواند و چندی بعد یكی از آهنگ های آقای مهندس همایون خرم را با همكاری جلیل شهناز و جهانگیر ملك به نام گلهای ۵۱۰ در مایه مخالف "سه گاه " اجرا می كند و از این به بعد همكاریش با این برنامه ادامه می یابد . ایرج ، علاوه بر خواندن ، به نواختن ضرب نیز علاقه وافر دارد وضرب به خوبی می نوازد .

وی معتقد است كه جامعه ایران ، آواز و آهنگ های اصیل ایرانی را می خواند و همین آثار و آهنگ ها است كه نمودار فرهنگ صوتی و ملی كشور بوده و توسط گذشتگان ما به طور سینه به سینه حفظ و نسل به نسل به ما منتقل شده و این میراث گرانقدر برایمان مانده و باید در حفظ و اشاعه آن سعی و كوشش وافر داشته باشیم و به موسیقی ملی و سنتی سرزمین خود خیلی بیش از این ها ارج گذاریم .

 

شرکت رایساز بازدید : 1786 شنبه 06 شهریور 1389 نظرات (0)

فریدون شهبازیان فرزند حسن شهبازیان آهنگساز و رهبر ارکستر شماره‌ی ٣ رادیو، در سال ١٣٢١ در تهران به دنیا آمد. به تشویق و راهنمایی پدر با موسیقی آشنا شد و در هنرستان موسیقی به تحصیل موسیقی و فراگیری ویولن پرداخت. اولین معلم او عطاالله خادم میثاق بود که پس از چند سال فریدون را به دلیل استعداد خاصش به معلم روسی خود سرژ خوتسیف معرفی کرد و فریدون تا پایان دوره‌ی ابتدایی نزد او تعلیم دید. در دوران دبیرستان تعلیم ویولن را تا اخذ دیپلم نوازندگی ویولن در کلاس‌های شبانه‌ی لوئیجی پاساناری که در آن زمان کنسرت مایستر ارکستر سمفونیک تهران بود ادامه داد. در هفده سالگی به عضویت ارکستر سمفونیک تهران به رهبری حشمت سنجری و سپس با طی آزمون رادیو، به عضویت ارکستر گل‌های رادیو درآمد. در آن زمان ارکستر گل‌ها به رهبری روح الله خالقی و پس از او جواد معروفی فعالیت می‌کرد. فریدون شهبازیان در همان سال‌ها در پی ایجاد ارکستر فارابی به رهبری مرتضی حنانه، فریدون ناصری و مصطفی کسروی، به عضویت این ارکستر پذیرفته شد

به دلیل علاقه‌ی خاص به موسیقی ایرانی و مطالعه بر ردیف‌های موسیقی ایران در ارکستر بزرگ فرهنگ و هنر به رهبری حسین دهلوی عضویت یافت. در سال ۱۳۴۵ همزمان با تشکیل کر و ارکستر سمفونیک رادیو به رهبری آن برگزیده شد و اولین آثار آهنگسازی خود را در همان ایام تصنیف کرد. پس از گذراندن دوران خدمت سربازی در کنکور دانشکده‌ی هنرهای زیبا پذیرفته شد و در دوران دانشکده از تعلیم استادانی چون هوشنگ استوار، یوسف یوسف زاده، محمدتقی مسعودیه، علیرضا مشایخی، هرمز فرهت، توماس کریستین داوید و ولفگانگ والیش بهره برد. با عضویت در ارکستر مجلسی رادیو و تلویزیون به رهبری توماس کریستین داوید و فرهاد مشکات تجارب ارزنده‌ای کسب کرد. در سال‌های پایانی دانشکده به دعوت هوشنگ ابتهاج که سرپرست برنامه‌ی گل‌های تازه در رادیو بود مسئولیت موسیقی برنامه‌ی گل‌های تازه را عهده دار شد. آثار بزرگی چون "آوای تنهایی"، "عزیزم سوزه"، "پرکن پیاله را" و"گریز" متعلق به همان دوران است. فریدون شهبازیان از اواسط دهه‌ی ۱۳۵۰ در زمینه‌ی موسیقی متن فیلم نیز فعالیت مبسوطی داشته است. بی‌شک بخش مهمی از موفقیت آثار ارکستری در مجموعه‌ی حاضر، حاصل ذوق و دانش آهنگسازی استاد فریدون شهبازیان در تنظیم موسیقی آهنگ‌های استاد علی تجویدی است

شرکت رایساز بازدید : 712 شنبه 06 شهریور 1389 نظرات (0)

در عهد قاجار زندگی می كرد.كمانچه می نواخت و در گروه درویش خان ساز می زد. بعلاوه در مدرسه درویش خان تدریس می كرد. استادش قلی خان ( دایی او ) بود. از شاگردانش ركن الدین مختاری، جهانگیر حسام السلطنه مراد، ابراهیم منصوری، ابوالحسن صبا، رضا محجوبی، عبداله دوامی، حسین تهرانی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، حسین یاحقی، مجید وفادار، حسین قوامی، موچول پروانه را می توان نام برد. وی صفحه های بسیاری با درویش خان، حسینقلی فراهانی، اكبر فلوت و آوازجناب دماوندی ضبط كرده است. استاد حسین خان اسماعیل زاده در سال 1320 در گذشت.

شرکت رایساز بازدید : 1124 شنبه 30 مرداد 1389 نظرات (0)

حسین تهرانی در سال 1290 شمسی در تهران،خیابان ایران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان امیر اتابک به پایان رساند.تهرانی در کودکی زحمات و مصائب فراوانی متحمل شده بود و آثار آلام و مصائب دوران طفولیت تا پایان عمر در چهره اش باقی بود.وی در جوانی با آنکه از حیث مادی در مضیقه بود ولی هیچگاه از عشق خود که همین یک مشت پوست چوب باشدمأیوس نشد و ضرب را به زیر عبا میگرفت و با پشتکار وجدیت به نزد استاد خود حسین خان اسماعیل زاده می رفت.تهرانی از سال 1307 کار جدی خود را نزد اسماعیل زاده آغاز کرد و به علت رایج نبودن خط موسیقی،تمرینات تنبک را به کمک اصطلاحاتی مثل:((بله و بله و بله دیگه)) و ((یکصدو بیست و چهار)) و غیره به حافظه می سپرد.

چندی بعد تهرانی به محضر استادانی چون:رضا روانبخش،مهدی قیاسی و کنگرلو که در تنبک نوازی تبحری داشتند،راه یافت و به سبک هریک آشنایی کامل پیدا کرد.ولی او استاد اصلی خود را ابوالحسن خان صبا می دانست زیرا نکات فراوانی از او آموخت که بعدها بسیار از آن بهره گرفت و آن قدر زحمت کشید تا در سایه ی سعی و کوشش و عمل توانست با هر کوشش و نغمه ای، ریتم آن را با انگشتان سحر آور خود به روی ضرب بیاورد.اودر سال اول تأسیس رادیو تهران در آن مؤسسه به فعالیت پرداخت و در سال 1323به مدرسه ی موسیقی کلنل وزیری راه یافت و تدریس تنبک را در آن مدرسه به عهده گرفت و کار خود را تا سال 1328که هنرستان موسیقی ملی به همت روح اله خالقی شروع به کار کرد،ادامه داد.وی برای اولین بار دست به ایجاد ((گروه تنبک))زد و برای آنها قطعاتی را تنظیم کرد که در اجرای آنها، گروه لزومآ به دو یا چند دسته مختلف تقسیم می شدند.درباره ی مرحوم حسین تهرانی،مطلبی به قلم منوچهر همایون پور در کیهان شماره ی 9803مورخ اسفندماه 1354چنین آمده:((حسین تهرانی پسر میرزا اسماعیل، یکی از کسبه ی مورد احترام خیابان عین الدوله بود.میرزا اسماعیل دوستدار موسیقی بود و گهگاه دوستان نوازنده ی خود را به خانه، میهمان می کرد.در آن روزها،حسین کودکی خردسال بود اما مجالس شبانه ی پدر، و ساز آواز دوستان او،شوق و عشق به موسیقی را در وجود او بر میانگیخت هرچند که از ترس پدر جرأت ابراز و افشای آن را نداشت.حسین کمی که بزرگتر شد،دور از چشم پدر ،پوستی تهیه کرد و بر روی گلدانی کشید و در زیر زمین خانه، بدون معلّم،به نواختن ضرب مشغول شد.او شبها هم از ترس پدر و هم از شدت اشتیاق به ضرب، تنبک گلدانی خود را در رختخواب خویش میگذاشت ولی سرانجام پدرش از قضیه آگاه شد و با تند خویی حسین را از محبوب خود جدا کرد.

حسین ظاهرآ و به احترام پدر تنبک را کنار گذاشت امّا عشق او به ضرب آنچنان سرسری نبود که با این حیله ها از بین برود.اوهمواره با نواختن به در و پنجره ی خانه پیشخوان دکان و هر چیزی که صدا می داد، انگشتان سحر آفرین خود را به کار می گرفت و به هر چه که به دستش می رسید صدا در می آورد.چند سال بعد حسین به زورخانه راه پیدا کرد و ریتم های زور خانه،هنر ضرب را در وجود او پرورش دادند اما در همان احوال،حادثه ی مهمّی در زندگی او روی داد که زندگی اش را دگرگون کرد، به این معنی که یک روز در خانه ی یکی از اعیان آن روز خیابان عین الدوله با آقای بدیع زاده استاد آواز و موسیقی ایرانی آشنا شد و استعداد ونبوغ او،بدیع زاده را تحت تأثیر قرار داد.چند روز پس از آن مجلس،جشنی در خانه ی یکی از محترمین آن زمان برپا بود و شخصیت های ادبی و هنری مهمّی مانند مرحوم ذکاءالملک فروغی و استاد ملک الشعراء بهار و ابوالحسن خان صبا و حبیب سماعی و بدیع زاده در آن شرکت داشتند.آقای بدیع زاده در این مجلس داستان حسین و استعداد فوق العاده ی او را در ضرب نوازی با حضار در میان گذاشت و آن قدر از او تعریف کرد که فی المجلس کسی را به دنبال حسین فرستادند.و به این ترتیب حسین  برای نخستین بار در چنان مجلسی و با چنان اساتیدی روبرو شد.سازها کوک شدند و طبق معمول صبا و سماعی پیش درآمدی را شروع کردند و حسین نخستین آزمایش هنری خود را با دو استاد مسلم موسیقی و ریتم آغاز کرد.در آغاز کار،چهره ی معصوم و ساده ی حسین سبب شده بود که کسی به او توجه نکند ولی پس از شروع شدن چهار مضراب، حضار کم کم متوجه شدند که با تنبک نواز چیره دستی روبرو هستند.صبا که از همان اول به استعداد حسین پی برده بود،از این آشنایی خوشحال بود اما حبیب سماعی که خود ضرب مینواخت بی میل نبود که سر به سر حسین بگذارد لذا ریتم عوض کرد ولی حسین از عهده ی همراهی آن برآمد.سماعی ریتم را تندتر کرد بلکه حسین را جا بگذارد اما حسین باز هم از عهده برآمد.آنگاه نوبت به بدیع زاده  رسید که آهنگ ضربی سنگینی آغاز کرد و حسین هم به خوبی از عهده ی آن برآمد و چون ساز آواز تمام شد مرحوم فروغی و مرحوم بهار درباره ی ظهور هنرمندان نابغه از قشرهای ناشناخته ی اجتماع به تفضیل سخن گفتند و به گرمی حسین را به ادامه ی کارش تشویق کردند.اما کار حسین تهرانی و استاد صبا به اینجا ختم نشد.صبا بی اندازه از حسین و استعداد او خوشش آمده بود و حسین به شدت مجذوب وشیفته ی استاد شد و این اشتیاق او را به کلاس درس استاد صبا کشاند واین آشنایی و دوستی ولطف و ارادت به جایی کشید که حسین رحل اقامت به خانه ی استاد صبا کشید و معتکف آن آستان گردید.پس از شهریور 1320مرحوم روحاله خالقی با شرکت و همت جمعی از دوستان هنرمند و هنر دوست خود انجمن موسیقی ملی را پایه گذاری کرد که حسین از اعضای اصلی آن و تنها نوازنده ی تنبک   د در انجمن بود به همین سبب با تشویق و راهنمایی خالقی،کلاس آموزش تنبک تأسیس کرد و شاگردانی تربیت نمود که مرحوم علی زاهدی معروف ترین آنها بود.حسین در سالهای بعد همچنین فعالانه به این کلاس می رسید و تا آخرین روزهای عمر،آن را رها نکرد.به این ترتیب آنچه که امروز به نام هنر ضرب یا تنبک نوازی در همه ی محافل هنری و ارکسترهای معروف کشور اجرا میشود مرهون زحمات چهل ساله ی حسین تهرانی است.

شرکت رایساز بازدید : 431 شنبه 30 مرداد 1389 نظرات (0)

خداوندگار نی لقبی است که اساتید بزرگی همچون استاد حسن کسایی و مرحوم روح الله خالقی و ... او را با این لقب نام برده اند. و عنوانی است که به حق شایسته اوست. استاد نایب اسدالله فرزند نایب حسین خان که یکی از هنرمندان آن زمان به شمار می رفت از مادرش به نام صاحب جم در شهر اصفهان چشم به جهان هستی گشود. نایب شاگرد ابراهیم آقا باشی و همچنین پدر هنرمند خویش بود ولی تنها به دلیل علاقه و پشتکار و خلاقیت توانست در زمره یکی از بزرگترین موسیقیدانان جهان درآید.

وی همراه با ناصرالدین شاه در یک سفر به انگلستان عزیمت کرد و در کنسرت بزرگی که توسط ملکه وقت آن کشور برپا گردیده بود ، شرکت جست. در این هنرنمایی بین المللی موسیقیدانان و نوازندگان اکثر کشورها شرکت داشته و برنامه های هنری متعدد اجرا کردند. در پایان مراسم با اشاره ناصرالدین شاه « نایب » نی را از جیب خود بیرون آورده و شروع به نواختن آن می کند ، به طوریکه همه حضار شرکت کننده را مات و مبهوت می سازد ! ملکه نیز چنان تحت تاثیر این صوت دلنشین واقع می گردد که بی اختیار گردنبندش را بیرون می آورد و بر گردن نایب آویزان می کند و رو به حضار می گوید : « باید اعتراف کرد این مرد ایرانی با چوبی خشک که بیش از چند سوراخ در آن دیده نمی شودچنان غوغایی کرد که تمامی سازهای پیشرفته امروزی را منهدم ساخت ».

نایب اسدالله در یکی از دستگاه های موسیقی ایرانی گوشه ای اختراع کرده که امروز به نام " بغدادی نایب " معروف می باشد. او مظهر پاکی و خلوص نیت بود و به قول خودش کسی بود که نی را از آغل گوسفندان به دربار پادشاه برد. او با استادان بزرگ آن زمان نظیر سماع حضور و آقا حسینقلی رابطه نزدیک داشت و آموخته ها و تجارب خود را به رایگان در اختیار علاقمندان قرار میداد. نایب بی ریا ساز می زد و منتظر خواهش کسی نبود. شب ها هنگامی که همه در خواب بودند ، شروع به ساز زدن می کرد و با رمز و راز نهفته در سازش با خدای خود ارتباط برقرار می نمود.

شاگردان نایب: ۱- استاد مهدی نوایی ۲- مرحوم مشیر همایون بودند و استاد حسن کسایی و استاد حسین یاوری نیز با یک واسطه ( یعنی استاد مهدی نوایی ) شاگرد نایب بودند. تاریخ فوت این استاد بزرگ و آبروی موسیقی ایرانی به درستی مشخص نیست اما مزارش به طوری که یکی از نوادگانش به نام عباسعلی مظفری می گوید در تخت پولاد اصفهان روبروی مقبره فیض کاشانی در زیر یک دیوار واقع گردیده است.

شرکت رایساز بازدید : 474 چهارشنبه 27 مرداد 1389 نظرات (0)

نام استاد کسایی با نی چنان عجین شده که تصور یکی بدون دیگری امریست محال. نی از جمله سازهایی است که در تاریخ موسیقی ایران جایگاه پرفراز و فرودی از دربار پادشاهان ساسانی تا همدم بودن با شبانان داشته؛ ولی هیچگاه نتوانست قابلیت اصلی خود را نشان دهد که بتواند مانند سازهایی از قبیل عود، تار،سنتور و انواع مختلف سازهای آرشه ای و مضرابی جایگاه نسبتا ثابتی در بین موسیقی دانان و مردم پیدا کند.

استاد کسائی بطور مستقیم نتوانست، از محضر نایب استفاده کند، ولی در دوره ای بسیار کوتاه نزد یکی از شاگردان ایشان به نام مهدی نوایی، تمام اندوخته های نوایی را فراگرفت، این موضوع از جهتی دلیل بر استعداد فراوان کسائی و از جهتی دیگر، نشان از محدودیت و سادگی تکنیک نوازندگی نی در آن زمان میباشد. از این رو حسن کسایی مانند تهرانی در تنبک ، عبادی در سه تار، بهاری در کمانچه و پایور در سنتور به نوعی از ابتدا شروع به ابداع تکنیک و پیاده کردن تمام دستگاهها در ساز نی نمود.

حسن کسایی به گفته خود در تاریخ 20 مهر 1307 در خانواده ای تاجر پیشه به دنیا آمد. پدر او سید جواد کسایی از تاجران به نام آن زمان اصفهان به دلیل علاقه و انسی که با موسیقی داشت، با اساتید آن زمان رفت و آمد می نمود؛ بزرگانی چون سید حسین طاهرزاده، جلال تاج زاده اصفهانی، اکبر خان نوروزی، خاندان شهناز (شعبان خان، حسین آقا، علی آقا و جلیل شهناز)، غلامحسین سارنج، ادیب خوانساری. بطوری که منزل آقا سید جواد، محفلی بود برای تجدید دیدار و نیز ساز و آواز اساتید به نام موسیقی اصفهان , این آمد و شد ها موجب شد حسن کسائی از کودکی با موسیقی آشنا شود و به مرور زمان، علاقه زیاد ایشان به موسیقی خصوصا" ساز نی (بعد از دیدن یک نوازنده دوره گرد) بر آن شد تا پدر، وی را نزد مهدی نوائی ببرد. پس از فوت مهدی نوایی کسایی همچنان از همنشینی با نوازندگان اصفهانی در جهت تسلط بر نوازندگی نی استفاده کرد؛ مخصوصا" از همنوازی با جلیل شهناز که به نوعی حق استادی بر گردن او دارد بهره برد. همنوازی با سازهای پرده داری مثل تار و سه تار او را بیش از پیش با گامهای مختلف موسیقی ایرانی آشنا کرد، بصورتی که برای اولین بار دستگاههای چهارگاه، اصفهان، نوا و راست پنجگاه با کوک دقیق و بصورت کامل اجرا کرد. کسایی همچنین از محضر ابوالحسن صبا بهره های فراوان برد که میتوان گفت، هنر نوازندگی سه تار کسائی، یادگار انس با این هنرمند یگانه است. سه تار نوازی کسائی تلفیقی زیبا از ترکیب نوازندگی تار جلیل شهناز و سه تار ابوالحسن صبا است.

حسن کسائی در اصفهان سالها مکتبدار موسیقی اصفهان در رشته های نی، سه تار و آواز بوده است. شاگردان زیادی از محضر او درس گرفته اند که امروز جزو چهره های برجسته موسیقی ایران شمرده می شوند؛ حسین عمومی، حسن ناهید، محمد موسوی، بهزاد فروهری، نعمت الله ستوده و شهرام میرجلالی از این جمله اند. اگرچه بیشتر آثار حسن کسایی را بداهه نوازی است تا موسیقی پیش ساخته، ولی امروز بخش زیادی از ضربی ها و حتی آوازیهای نوازندگان نی، بهره گرفته از نوازندگی های ایشان است

شرکت رایساز بازدید : 954 سه شنبه 26 مرداد 1389 نظرات (0)

استاد مسعود حبيبي در سال 1340 در كرمانشاه ديده به جهان گشود. در سن 12 سالگي به فراگيري پيانو و سپس دف پرداخت . در سال 1357 به راديو كرمانشاه دعوت شد و در اركستر راديو به نواختن پيانو پرداخت و در سال1367همكاري هاي خود را با راديو تلويزيون تهران آغاز نمود . او از جمله هنرمنداني است كه در عين حال كه هرگز عقايد و آرمان هاي اصيل خود را رها نكرده است ، ايده هاي نويني را نيز در ذهن پرورده است . او با اركسترها و آنسامبل هاي مختلفي از جمله اركستر صدا و سيما همكاري دارد و آهنگسازان در اجراي كنسرت هاي خود از نوازندگي او بهره گرفته اند.از جمله فعاليتهاي ايشان همكاري با گروههايي چون صبا ، نوا، عارف، بيدل،ميتوان نام برد . همچنين دف نوازي مجموعه سي دي ها وكاست هایی شامل : ولايت عشق ، تنهاترين سردار،امام علي، زورق مهتاب، بوي بهشت، نوبهار، رقص گلها، دشت شقايقها و ... بعهده ايشان مي باشد .در سال 1377 با تلاش فراوان از جمع هنرجويان خود گروه دالاهو را تشكيل داده كه حماسه ايران زمين باز تاب زحمات و تجربيات ايشان به همراهي گروه نوازي دالاهو مي باشد.استاد مسعود حبيبي شيوه نوين دف نوازي را در 4 جلد جهت اجراي روشهاي نوين دف تأليف و تدوين نموده است . ميتوان كتابهاي شيوه نوين دف نوازي مسعود حبيبي را جامع ترين و كاملترين كتاب دف دانست . در كتب منتشر شده شيوه نوين دف نوازي مسعود حبيبي علايم نوانس به كار برده شده كه نشان دهنده قوت و ضعف هر نت است . استفاده از اين علايم نوانس در نواختن سازهاي كوبه اي امري حياتي و غير اجتناب است . زيرا اين سازها فاقد ملودي هستند و جاي خالي ملودي بايد با برجسته نشان دادن و اجراي صحيح نوانس پر شود كه يكي از اصول اوليه موسيقي مي باشد .

 

 

شرکت رایساز بازدید : 559 دوشنبه 25 مرداد 1389 نظرات (0)

 

 

حبیب سماعی در ابتدا با ساز پدر ضرب می‌گرفت و به این طریق با یکی از مهمترین ارکان موسیقی یعنی «وزن» - که امروز به آن ریتم می‌گویند- آشنا شد. در شش سالگی پدر کم کم حبیب را با ساز سنتور آشنا تر می سازد و او را تحت تعلیم قرار می‌دهد. می‌گویند در ده سالگی ساز حبیب کاملاً شنیدنی بوده و استادان زمان او را تحسین می‌کرده اند. او در دوازده سالگی با استادان معروف موسیقی زمان خود مثل آقا حسین قلی و نایب اسدالله در یک مجلس ساز می نواخت و اهل هنر موسیقی می‌دانند که این نیازمند مقام بسیار بالایی در هنر آن زمان بوده است.او به مدرسه موسیقی سالار معزز نیز سری می‌زند و در آنجا با نت نویسی نیز آشنا می‌شود اما هرگز از آموخته‌هایش برای ثبت موسیقی و معلومات خود استفاده‌ای نمی‌کند و در واقع آنها را به هیچ می‌گیرد. او تنها شاگرد یکی از آخرین استادان ساز سنتور بوده است و در واقع در زمان حیات وی هیچ نوازنده سنتور دیگری دیده نمی‌شود. هیچ کس سنتوری نمی سازد و نمی نوازد و حبیب با معلومات و سازی که به ارث برده است یکه و تنها قلندرانه شیوه‌ای از سنتورنوازی را روایت می‌کند که حاصل تداوم یک سنت بسیار قدیمی در نوازندگی این ساز است. طبق تحقیقات آقای مجید کیانی نوازنده سنتور و پژوهشگر موسیقی ردیف دستگاهی ایران ویژگی ها و اصل و نسب سنتورنوازی حبیب سماعی را تا پنج نسل قبل از او می‌توان دنبال کرد. این پنج نسل آنانی هستند که از ایشان صفحه‌ای به یادگار مانده است.

قبل از آن البته به دلیل نبود منابع صوتی نمی‌توانیم خط سیر سنت موسیقی حبیب سماعی را دنبال کنیم اما همین پنج نسل تداوم و انتقال ویژگی ها و پایه‌های اصلی هنر آن استادان در ساز حبیب سماعی کافی است تا توجه ما را به اهمیت نقش و جایگاه هنری این استاد متوجه سازد. شیوه گرفتن مضراب، نوع مضراب، شیوه نشستن، کوک کردن، واژه‌ها و جمله بندی ها، گردش نغمات و اوزان موجود در سنتور حبیب سماعی درست در تداوم نسل های پیشین است و تغییر اساسی در آن رخ نداده است.تفاوت ساز حبیب با استادان قبلی وی یک تفاوت کاملاً طبیعی و از جنس همان تحولاتی است که در زبان فارسی رخ می‌دهد. می‌توان گفت ساز حبیب سماعی در اصول نوازندگی کاملاً در مسیر استادان قبل است و در فروع نوازندگی نشان دهنده شخصیت، روحیه، شرایط زمان و مکان و عوامل دیگری است که این استاد در آن می زیسته است. آن استادان پیش از حبیب هم البته هر یک با دیگری در اصول مشترک هستند ولی در فروع کار تفاوت دارند و این همان عاملی است که به ساز هر استاد در زمان خود طراوت و تازگی می بخشد.تازگی و طراوتی از جنس طبیعت و از جنس زمان. زمانه حبیب سماعی البته از طرفی زمانه هجوم تحولات تند ناشی از غربی شدن و مدرن شدن در ایران هم هست. در موسیقی ایرانی یک نگاه متجددگونه شکل می‌گیرد و خلاصه آن این است که موسیقی ایرانی با موسیقی فرهنگ غالب یعنی غرب درآمیزد و نو شود و تحول یابد و بالاخره از آن حالت قدیمی و کهنه، به زعم استادانی که البته آنها هم ایرانی بودند و چه بسا حسن نیت هم داشتند، به درآید؛ حبیب سماعی اما کاری به این کارها نداشت و سبک نوازندگی او کاملاً اصیل و بدون آلودگی و آغشته شدن به سبک های دیگر باقی ماند. او البته نه تنها سبک خود را حفظ کرد بلکه کوچک ترین علامتی را که نشان از توجه درونی او به موج جدید موسیقی ایران باشد نیز از خود بروز نداد و علاوه بر اینها گاه به مسوولان موسیقی رادیو و... هم اعتراض های شدید و تند می‌کرد که «شما دارید موسیقی ما را از بین می‌برید...»حبیب سماعی علاقه‌ای به ثبت آثارش چه به صورت مکتوب و چه به صورت مصوت نداشت و همواره از این کار دوری می جست و تنها چند صفحه ای با صدای پروانه پر کرد و اینها تنها یادگار های حبیب شدند. صفحه های مذکور از این قرارند                                                     :
1. صفحه ماهور و دلکش، با شعر: شب دراز به امید صبح بیدارم ...                                      
2. صفحه شور و شهناز، با شعر: خراب تر از دل من غم تو جای نیافت...                        
3.صفحه ابوعطاوحجاز،باشعر:ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی..                                 
4.صفحه ی اصفهان، بیات راجع، با شعر: آب حیات من است خاک سر کوی دوست..                 
5.صفحه ی ضربی شهناز، گریلی، با شعر: شبی مجنون به لیلی گفت ای محبوب بی همتا..

 

شرکت رایساز بازدید : 1618 شنبه 23 مرداد 1389 نظرات (0)

استاد علی تجویدی به سال 1298 هجری شمسی در تهران خیابان ری متولد شد واز همان اوان کودکی زیر نظر مستقیم پدرش هادی خان تجویدی که خود هنرمندی بزرگ واز شاگردان ممتاز کمال الملک و اولین استاد مینیاتور در ایران بود قرار داشت وچون پدر علاوه بر نقاشی و مینیاتور با موسیقی هم آشنایی داشت وتار را نزد درویش فراگرفته بود و آن را شیرین می نواخت.کم کم علی را با این ساز آشنا ساخت و پس از چندی که وی به مرحله ی نوجوانی رسید و وارد پیشاهنگی شد نواختن فلوت و ((نت)) موسیقی را نزد آقای ظهیرالدینی آموخت واز شانزده سالگی ویلن را ابتدا نزد آقای سپهری آموخت و سپس مدت دو سال نزد استاد حسین یاحقی به فراگرفتن ردیف های موسیقی ایرانی مشغول گردید.علی تجویدی پس از چندی به کلاس استاد ابوالحسن خان صبا رفت و مدت هشت سال نزد ایشان به آموختن ویلن و سه تار همت گمارد و بنا به توصیه ی صبا  برای تکمیل تکنیک نواختن ویلن و آشنایی با موسیقی غرب چند سالی را نزد ملیک آبراهیمیان و بابگن تامبرازیان رفت.چراکه استاد معتقد بود هنرجو یا دوستدار نوازندگی ویلن برای استحکام انگشتان و آرشه باید چند سالی نزدیک معلم اروپایی متد گام های خارجی و برخی از قطعات ساده ی موسیقی غربی را بنوازد.تجویدی پس از آن برای تکمیل هنر موسیقی چندین سال به مطالعه در زمینه ی ((هارمونی)) و ارکستراسیون نزد هوشنگ استوار پرداخت به طوری که بسیاری از آهنگهایی که قبلا" ساخته بود مانند:آزاده ام,صبر عطا کن,پشیمانم را شخصا" برای ارکستر بزرگ تنظیم و اجرا نمود.

از آنجایی که موسیقی ایرانی با ادبیات فارسی و فلسفه و عرفان شرق بستگی کامل دارد و رشته ی تحصیلی او هم در زمینه ی ادبیات فارسی بود لذا در کنار کار موسیقی ایرانی از مطالعه ی کتب در این زمینه غفلت نورزید و ضمن آموزش در خدمت استاد ابوالحسن صبا در کنار ایشان به تعلیم شاگردان پرداخت و در کلاس آزاد موسیقی آن زمان در حقیقت سمت استاد یار را بر عهده داشت.پس از فوت آن شادروان نیز در هنرستان عالی موسیقی ملی کار تعلیم ویلن شاگردان را بر عهده داشت.علی تجویدی به حق یکی از بزرگترین آهنگسازان معاصر این سرزمین است که شاهکارهای بیشماری در پهنه ی موسیقی از خود به یادگار بر جای نهاده ترانه های پر آوازه و دلنشین او که در آرشیو برنامه های ((گلها)) ضبط و نگهداری شده یکی از میراث های گرانبهای هنر این مرز و بوم است.ترانه هایی چون ((مرا عاشقی شیدا))،((شیرین بر))،((آزاده ام))،((آتش کاروان))،((نه همزبانی))،((دیدی که رسوا شد دلم))،((صبرم عطا کن))،((پشیمانم)) وصدها ترانه ی پر آوازه وپر بار دیگر که هر یک یاد آور خاطره یی از گذشته های این استاد ارجمند است.آثاری که نمایانگر استعداد شگرف و متعالی او در هنر آهنگسازی است که یاد آن هیچگاه از خاطر هنر دوستان و شیفتگان عالم موسیقی اصیل ایرانی بیرون نخواهد شد.آهنگ جالب و جاودان وی که در مایه ی سه گاه با شعر خانم منیره طاها با صدای الهام بخش زنده یاد غلامحسین بنان در گلهای رنگارنگ شماره 190 به نام ((مرا عاشقی شیدا,فارغ از دنیا,تو کردی,تو کردی,مرا عاقبت رسوا,مست و بی پروا,تو کردی,تو کردی)).اجرا شده یکی دیگر یکی دیگر از گنجینه های موسیقی ایران است.

 

 

شرکت رایساز بازدید : 700 چهارشنبه 20 مرداد 1389 نظرات (0)

متولد ۱دی ۱۳۰۸

·   فارغ‏التحصیل از هنرستان تئاتر، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران، و مبانی تئاتر از دانشکدهٔ علوم اجتماعی

محمد نوری . هنرمندی خوش صدا . متفكری و روشنفكری قابل بحث و صاحب نظر كه در تمام دوران خوانندگی و فعالیت های هنری خود . از ابتذال دوری جست و در آن زمان هرج و مرج كه بسیاری از بزرگان موسیقی ایران به عنوان اعتراض از جمله استاد غلامحسین بنان دست از خواندن و فعالیت در رادیو كشیده بودند . او نیز  خود را از آن معركه در آن سال (1348) دور نگهداشت و خود را هیچگاه آلوده نساخت. محمد نوری . به سال 1308 خورشیدی در تهران متولد شد و پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبیات انگلیسی فارغ التحصیل گشت و تاكنون چند كتاب را ترجمه نموده كه از جمله رمان (( درخت شیطان)) است . نویسنده این كتاب (( ایرزی كازنیسكی)) است

شرکت رایساز بازدید : 800 چهارشنبه 20 مرداد 1389 نظرات (0)

جلیل شهنار در سال 1300در قریه دستگرد خیار در جنوب غربی اصفهان به دنیا آمد، تقریباً همه اعضای خانواده وی با موسیقی آشنایی داشتند و به همین دلیل او از کودکی با این هنر آشنا شد.پدرش علاقه­  وافری به موسیقی سنتی ایران داشت و هر روز منزلش محفلی گرم برای دوست داران این هنر بود .پسر دیگرش حسین ،تار را بس دل انگیز می نواخت ،پدر از همان اوان کودکی مشوق او در یاد گرفتن و نواختن این ساز اصیل ایرانی گردید،و به همین سبب جلیل را به دست برادرش سپرد تا او را با نوای ساز آشنا کند از این زمان جلیل بود و حسین و تار که لحظه ای این سه دلداده از هم جدا نبودند .هر وقت حسین کاسه ء تار را در آغوش میگرفت و می نواخت ،جلیل از کنار او دور نمی شد و چون دلداده ای شیدا به پنجه های سحار او می نگریست . و در پیچ و تاب نوای آن خواسته های کودکی خود را در آن جستجو می کرد و عطش خود را فرو می نشاند . ایام کودکی سپری شد و دوران جوانی فرا رسید ،هر روز جلیل از مدرسه باز میگشت یکسر به نزد برادر آمده با لخنی کودکانه از او می خواست که تار بنوازد و حسین هم سخاوتمندانه هر چه داشت در طبق اخلاص نهاده و به او می آموخت.

شرکت رایساز بازدید : 440 چهارشنبه 20 مرداد 1389 نظرات (0)

اسماعیل مهرتاش ‌در سال 1283 در تهران به دنیا آمد و تحصیلات خود را در مدرسه‏ دارالفنون به پایان رساند، مهرتاش سپس به موسیقى روى آورد و براى فراگیرى تار نزد درویش‌خان رفت.  مهرتاش  بعد از آن مدتى نزد داوود شیرازى و سپس در محضر علی­نقى وزیرى به مشق موسیقى پرداخت. او  كلاس‌هایى جهت تعلیم تار، فن بیان و هنرپیشگى تأسیس كرد و حدود چهارصد و پنجاه آهنگ مختلف براى مناسبت‌هاى گوناگون ساخت و براى ضبط آنها بر روى صفحه چند سفر به بغداد و قاهره نیز كرد. از شاگردان وى، عبدالوهاب شهیدى، حسن اعتمادى، شاپور رحیمى، فریدون اسماعیلى، ملوك ضرابى و محمد منتشری و محمدرضا شجریان  را مى‏توان نام برد.  وى در زمینه نمایشنامه نیز فعالیت داشت و نمایشنامه‏هایى تا قبل از ایجاد كلوپ و جامعه باربد در منازل اجرا مى‏كرد، از جمله: «بچه سه قلو» ؛ «دو ارباب و دو نوكر»؛ «ابهت الممالك»؛ «انوشیروان عادل»؛ «دكتر ریاضى‏دان».  مهرتاش در 1305 خورشیدی، جامعه‏ى باربد را تأسیس كرد و خود در آنجا تار مى‏نواخت و تصنیف مى‏ساخت و البته درس آواز و ردیف موسیقی هم می‌داد. او با خوانندگانى مانند ملوك ضرابى و ادیب خوانسارى همكارى داشت و از قطعات موزونى كه اجرا كرده «اپرت لیلى و مجنون» و «خسرو و شیرین» مشهور است. مهرتاش در سال 1359 دار فانی را وداع گفت. از او آثار فراوانی برجای مانده است،اما از جمله شاگردانی كه سخت مسیركاری و دلبستگی‌های آن زنده‌یاد در حوزه موسیقی را پی‌گرفته است،محمد منتشری است كه علاوه بر انتشار مجموعه‌تصانیف تهران قدیم ردیف آوازی به روایت مهرتاش را هم آماده انتشار كرده است.

 

 

 

شرکت رایساز بازدید : 1574 چهارشنبه 20 مرداد 1389 نظرات (0)

آقای مجید درخشانی متولد سال 1335 در سنگسار سمنان است و کار موسیقی را به‌طور جدی از دوران نوجوانی خود  آغاز کرد و به هنرستان موسیقی رفت. در هنرستان، از محضر اساتیدی چون خانم توفیق، و آقایان وهدانی و فریوسفی درس گرفت. او جزو موسیقی‌دانانی است که این هنر را به‌طور آکادمیک پی گرفت و در سن 18 سالگی به دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و تحصیل خود را در دو رشته‌ی موسیقی و نقاشی ادامه داد؛ در خارج از دانشکده هم نزد استاد محمدرضا لطفی می‌رفت و به یادگیری ردیف‌های تار و سه‌تار مشغول بود.

در سال 1355 به عضویت در گروه شیدا در آمد و در تولید و خلق مجموعه آلبوم‌های چاووش مشارکت داشت و نیز عضو مؤسس کانون چاووش شد.انتشار آلبوم‌های بچه‌ها بهار (با حسین علیزاده) و آلبوم قاصدک (با صدای مرحوم اخوان ثالث) از تلاش‌های مستقل درخشانی در دهه شصت بود. در سال ۱۳۶۳ به شهر کلن آلمان عزیمت کرد و در آن کشور به‌مدت ۲۱ سال اقامت نمود و در راه‌اندازی کانون موسیقی «نوا» و برقراری کنسرت‌ها و سمینارهای سالانه‌ی مرتبط با موسیقی ایرانی و انتشار آلبوم‌هایی چون «نسیم صبحدم»، «گمگشته»، «نی‌ریز» و... در این کشور تلاش‌هایی جدی صرف کرد. وی دراوایل دهه 80 به ایران آمد و به انتشار آلبوم هایی چون «من طربم»و«یبدار دلان» دست یازید.شکل دهی به گروه 30 نفره خورشید در سال 1384 و برگزاری 15 کنسرت درتهران و شهرستانهاونیز کشور چین و فرانسه از دیگر تلاشهای مجید درخشانی بود.انتشارآلبوم فصل باران با صدای علیرضا قربانی ( بهار 1385) و همکاری با گروه آوا و اجرای کنسرت در یونسکو و نیز تالار بزرگ کشور و همزمان انتشار آلبوم «غوغای عشقبازان» به عنوان نوازنده تار از آخرین کارهای درخشانی به شمار می‌رود.

اوج کار درخشانی همکاری با محمدرضا شجریان در انتشار آلبوم در خیال بود که همزمان با آن آلبوم بی کران را هم به بازار موسیقی عرضه کرد.

 

شرکت رایساز بازدید : 369 چهارشنبه 20 مرداد 1389 نظرات (0)

در اردیبهشت ماه سال 1290  خورشیدی در تهران خیابان زرگنده ( قلهک ) ؛ در خانواده یی متعین و صاحب جاه ، به دنیا آمد. پدرش کریم خان بنان الدوله نوری و مادرش دختر شاهزاده محمد تقی میرزا رکنی ( رکن الدوله ) برادر ناصر الدینشاه یا پسر محمد شاه قاجار بود . از شش سالگی بنا به درخواست و توصیه استاد نی داود به خوانندگی و نوازندگی ارگ و پیانو پرداخت و در این راه از راهنمایی های مادرش که پیانو را بسیار خوب می نواخت بهره ها گرفت ، اولین استاد او پدرش بود و دومین استاد ، مرحوم میرزا طاهر ضیاء ذاکرین رثایی و سومین استادش مرحوم ناصر سیف بوده اند.بنان در سال 1321 خوانندگی در رادیو را آغاز کرد ، در آن زمان ، شادروان روح اله خالقی مسئولیت موسیقی راد یو را بر عهده داشت ، روزی که بنان با عبدالعلی وزیری جهت امتحان به رادیو می رود در دفتر روح اله خالقی ، ابوالحسن صبا هم نشسته بوده ، از بنان می خواهند که برای ایشان قطعه یی بخواند و او)در آمد سه گاه( را آغاز می کند و صبا هم با ویولون او را همراهی می کند. هنوز )در آمد( تمام نشده بود که خالقی به صبا می گوید : شما نواختن ویولون را قطع کنید( و به بنان اشاره می کند ) گوشه حصار (را بخواند و بنان بدون اندک مکثی ، با چنان مهارت و استادی )در آمد حصار(را می خواند و به )سه گاه ( فرود می آید که روح اله خالقی بی اختیار برخاسته و او را در آغوش گرفته و می بوسد و آینده وی را در هنر آواز درخشان پیش بینی می کند.

صدای بنان ، بسیار لطیف و شیرین ، زیبا و خوش آهنگ است ، کوتاه می خواند ولی در همین کوتاهی ، ذوق و هنر بسیار نهفته است ، غلت ها و تحریرهای او چون رشته مروارید غلطانی ، به هم پیوسته و مانند آب روان است .
از سال 1321 صدای غلامحسین بنان ، همراه با همکاری عده یی از هنرمندان دیگر از رادیو تهران به گوش مردم ایران رسید و دیری نگذشت که نام بنان زبانزد همه شد و شیفتگان فراوانی در سراسر کشور پیدا کرد . خالقی او را در ارکستر انجمن موسیقی شرکت داد و با ارکستر شماره یک نیز همکاری را شروع کرد و از بدو شروع برنامه همیشه جاوید )گلهای جاویدان ) بنا به دعوت استاد ارجمند داود پیرنیا همکاری داشت . بنان در طول فعالیت هنری خود ، حدود 450 آهنگ را اجرا کرد و آنچه که امتیاز مسلم صدای او را پدید می آورد ، زیر و بم ها و تحریرات صدای او است که مخصوص به خودش می باشد بنان نه تنها در آواز قدیمی و کلاسیک ایران استاد بود ، بلکه در نغمات جدید و مدرن ایران نیز تسلط کامل داشت . تصنیف زیبا و روح پرور  )الهه ناز ) او بهترین معرف این ادعا می باشد .

 

 

شرکت رایساز بازدید : 994 چهارشنبه 20 مرداد 1389 نظرات (0)

    استاد برومند برآمده­ ی مكتب درويش خان بود و از محضر تمام استادان معتبر نيز خوشه چيني كرده و مطالب مهم موسيقي را آموخته بود.نور علي برومند در سال 1285 شمسي در تهران    متولد شد. نور علي بيش از سيزده سال نداشت كه وارد كار موسيقي و اصولا علاقمند به آن شد، لذا ابتدا نزد درويش خان رفت و نزد آن استاد كار كرد(ابتدا تنبک و سپس تار را از ایشان فراگرفت.)، سپس براي ادامه ي تحصيل در سن هجده سالگی روانه آلمان شد در سن ۱۸ سالگی برای تحصیل به برلین رفت. در آنجا به موسیقی غربی هم علاقمند شد و پیانو آموخت.  تمام این کارها را تا بیست و دو سالگی انجام داد. وی در این مدت زبان آلمانی را هم فراگرفت. برومند پس ازشش سال تحصیل در رشته پزشکی(در سال آخر دانشکده ی پزشکی) و بازگشت از آلمان، نزد موسی معروفی نت نویسی را فراگرفت. متاسفانه وی در حادثه ای (افتادن از روی اسب) به آسیب چشم مبتلا شد و پس از دو سال معالجه بی نتیجه در سوئیس ، عاقبت بینایی خود را از دست داد.

شرکت رایساز بازدید : 539 چهارشنبه 20 مرداد 1389 نظرات (0)

متولد21 بهمن ماه 1311، تهران، فرزند علی پایور استاد زبان فرانسه در دانشگاه تهران، آشنا به نواختن سه‌تار، سنتور و ویلن که وی نیز این هنرها را از پدرش مصورالدوله که از هنرمندان عصر قاجار بود(نقاش چیره دست دوره قاجار که آثارش را در کاخهای گلستان و صاحبقرانیه نگهداری می کنند وی با نواختن ویولن،سنتور و سه تار آشنایی داشت) فراگرفته و هنردوستی را به فرامرز فرزندش منتقل نمود..

تولد درخانواده‌ای که اهل علم و هنربودند باعث شد تا فرامرز پایور از نوجوانی به موسیقی آشنا شود و برای توسعه و تکمیل آن از محضر ابوالحسن صبا استاد یگانه موسیقی به مدت بیش از هشت سال بهره‌مند شود.(وی در سن 17 سالگی آموزش موسیقی را نزد استاد ابوالحسن صبا آغاز کرد) در دوران فراگیری در کلاس درس استاد صبا، پایور تاحدی پیشرفت نمود که بعضاً صبا شاگردان دیگر را به او می‌سپرد و در اواخر عمر صبا همه شاگردان در رشته سنتور را استاد به کلاس پایورمی‌فرستاد.

پایور در نوازندگی سنتور به حدی رسیده بود که در موارد مختلفی استادش را همراهی کرد و در همین میان قطعاتی می‌ساخت و با صبا اجرا می‌کرد مانند گفتگو در شور (سنتور و یلن). هنگامی که فرامرز پایور برای فراگیری سنتور به کلاس درس استاد ابوالحسن صبا در خیابان ظهیرالاسلام رفت، سه سال از درگذشت آخرین بازماندهٔ سنتورنوازان افسانه‌ای از نسل قدیم، استاد حبیب سماعی، می‌گذشت. استاد ابوالحسن صبا که خود در دوره نوجوانی، سنتورنوازی را نزد علی اکبرخان شاهی و با تکنیکی متفاوت با روش خاندان سماعی فراگرفته بود، پس از مدتی معاشرت با حبیب سماعی، روش سنتورنوازی او را برتر از استاد پیشین خود یافت. بنابراین با تلاش فراوان پاره‌ای از بداهه‌نوازی‌های وی را نت‌نویسی کرد. سپس استاد صبا تلاش کرد تا با آموزش روش صحیح سنتورنوازی به تعدادی از شاگردانش، از منسوخ شدن روش سنتورنوازی نزدیک به موازین هنری و زیباشناسی موسیقی دستگاهی ایران جلوگیری کند. در همین دوران، فرامرز پایور، یکی از برجسته‌ترین شاگردان استاد صبا شد و تا سال ۱۳۳۶ که استاد صبا درگذشت، از آموزش‌های وی بهره برد.

 

شرکت رایساز بازدید : 583 چهارشنبه 20 مرداد 1389 نظرات (0)

استاد همایون خرم در سال 1309 در بوشهر متولد شدند. مادرش از شيفتگان موسيقي اصيل ايراني بود و از مقام هاي موسيقي ايراني به دستگاه همايون علاقه اي وافر داشت. به همين دليل هم نام “همايون” را براي فرزند خود انتخاب كرد.

     همايون خرم در سن 10-11 سالگي به مكتب استاد صبا راه يافت و به علت استعداد شگرف در 14-15 سالگي يك شبه ره صد ساله را پيمود و به عنوان نوازنده 14 ساله، در راديو ساز تنها اجرا كرد. بعدها در بسياري از  برنامه هاي موسيقي راديو، خصوصاً در برنامه گلها، به عنوان آهنگساز، سوليست ويلن و رهبر اركستر  آثاري با ارزش ارائه داد.

     همايون به موازات فعاليت عاشقانه و در عين حال محققانه در موسيقي ايراني، از كسب علم نيز غافل نبود و در اكثر مراحل تحصيل از شاگردان ممتاز بود و تحصيلات عاليه خود را تا اخذ دانشنامه در رشته مهندسي برق ادامه داد. سمت هاي ايشان در زمينه هنر و موسيقي؛ عضويت در شوراي عالي موسيقي راديو، رهبري اركستر سازهاي ملي، استاد دانشكده موسيقي ملي و هنرستان شبانه، آهنگساز در برنامه هاي موسيقي ايراني و خصوصاً برنامه گلها، رهبري اركستر گلها و سوليست ويلن بوده است.

     تعدادي از آهنگ هاي ايشان مانند: تو اي پري كجايي(سرگشته)، امشب در سر شوري دارم (غوغاي ستارگان)، ساغرم شكست اي ساقي (طاقتم ده)، رسواي زمانه منم، آيا همه شما بي گناهيد، اشك من هويدا شد، پيك سحري، بعد از تو هم در بستر غم مي توان خفت، ساقي ببين، دل پريشانم زغم گرفته، آواي خسته دلان و ده ها آهنگ ديگر، همگي بيانگر نبوغ همايون خرم در كارآهنگ سازي است.

     شايان ذكر است همايون خرم در ضمن تسلط در نوازندگي و بداهه نوازي، آهنگسازي خلاق و كم نظير و در عين حال مسلط به ظرايف نظري و تئوريك موسيقي ايراني است و از اين نظر پژوهشگري با ارزش و محققي ممتاز به شمار مي رود.

 

درباره ما
رایساز جزء اولین طراحان سامانه خرید اینترنتی بلیت در ایران محسوب می شود که اصلی ترین فعالیت آن، انجام پروژه هایی مربوط به تولید و صادرات نرم افزار است که در این زمینه با کشورهای استرالیا، امریکا و آلمان همکاری دارد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 136
  • کل نظرات : 18
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 41
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 167
  • باردید دیروز : 41
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 208
  • بازدید ماه : 314
  • بازدید سال : 3,836
  • بازدید کلی : 506,383