انتظار دل
دستگاه : افشاری، شور و سه گاه
اجرا : 1358
انتشار : 1359
…………………………………………………………………………….
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو حکیمی، تو عظیمی، تو کریمی، تو رحیمی تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی
بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی بری از بیم و امیدی بری از عیب و خطایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی نتوان شبه تو جستن که تو در وهم نیایی
…………………………………………………………………………….
آواز : بلبل نالان شعر : حافظ
بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت واندر آن برگ و نوا خوش ناله های زار داشت
گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست گفت ما را جلوه معشوق بر این کار داشت
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت
در نمی گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت
خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت
…………………………………………………………………………….
آواز : انتظار دل شعر : عارف قزوینی
از کفم رها- جان- ش قرار دل نیست و دست من- خدا- اختیار دل
دل به هر کجا- جانم- رفت و برنگشت دیده شد سپید- خدا- ز انتظار دل
خون دل بریخت- جانم- از دو چشم من خوش دلم از این- خدا- انتظار دل
بعد از این ضرر- جانم- ابلهم اگر خم کنم کمر- خدا- زیر بار دل
…………………………………………………………………………….
آواز : حکایت دل شعر : حافظ
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند...
{برای ادامه مطلب رجوع کنید به آلبوم ساز قصه گو}